خلاصه داستان: عشق در قلب انسان وجود دارد که برای همیشه قابل پاک نیست. از آنجا که اعتقاد بر این بود که این عشق فقط در بهشت وجود دارد ، مردم همچنان به جستجوی راه پله به بهشت می پردازند.
خلاصه داستان: در این کمدی اکشن کره ای ، هفت نفر از جمله پلیس ، یک قاتل ، گانگسترها و یک مرد زایمان همگی سعی می کنند دست خود را روی اسلحه و یک کیسه گلف پر از پول نقد بگیرند.
خلاصه داستان: هو گیون مردی از چوسان، در جستجوی طعم واقعی، 400 سال در زمان سفر کرده و در دنیای مدرن در سئول ظاهر میشود. او در کنار مادر و دختری که نجاتش دادهاند، در یک رستوران کوچک کار میکند، اما پس از یک حادثه، مجبور میشود سرآشپز شود و راز یک قتل را کشف کند.
خلاصه داستان: پس از مرگ مادر سایموری، پدرش دوباره ازدواج کرد. از آن زمان، سایموری مورد آزار و اذیت نامادری و خواهر خوانده کوچکترش قرار گرفته است. او چاره ای جز تحمل روزهای دردناک خود ندارد. با بدتر شدن اوضاع، به او اطلاع داده می شود که با کودو کیوکا ازدواج خواهد کرد؛ فرمانده ای نظامی که به بی رحمیش بودن شهرت دارد…
خلاصه داستان: هدف برنامه Produce 48 تشکیل گروه دختران جهانی است. شبکه Mnet با همکاری تولید کننده AKB48 (گروه ژاپنی) و ترکیب سیستم رقابتی در Produce 101 برنامه را ساخته است…
خلاصه داستان: گونگ جونگ کارمند دولته. او برای کم نیاوردن پیش دوستش دروغی رو در مورد خودش و رییس یه هتل میگه! تا اینکه کم کم این دروغ بزرگ به گوش رییس هتل میرسه …
خلاصه داستان: در یک آپارتمان کوچک توکیو ، آکیرا دوازده ساله پس از ترک مادرشان و هیچ نشانه ای از بازگشت نشان نمی دهد. باید از خواهران و برادران جوان خود مراقبت کند
خلاصه داستان: این درام درباره نو گی جون، یک کارشناس ارشد بیمه است که با وجود تحصیلات عالی و ظاهری آراسته، سه بار ازدواج کرده و طلاق گرفته است. او با استفاده از تجربیاتش به همراه تیم خود، بیمهای ویژه برای طلاق طراحی میکند و در این مسیر به بررسی موضوعاتی چون عشق، ازدواج و طلاق میپردازد.
خلاصه داستان: یوکیمو که شوهرش بدون هیچگونه اخطار و یا دلیل خاصی دست به خوکشی زده و همسر جوان و فرزند تازه متولد شده خود را تنها میگذارد. یومیکو پس از مدتی دوباره ازدواج کرده و از اوزاکا به یک دهکده ماهیگیری کوچک نقل مکان میکند اما…
خلاصه داستان: لو یوشنگ تاجری که برای مراسم تدفین پدرخود به دهکده زادگاه خود در شمال چین بازمی گردد. مادر سالخورده او اصرار می کند که مراسم سنتی تدفین باید اجرا شود اما این واقعیت را نادیده می گیرد که زمان تغییر بسیاری کرده است.در این حین او داستانی جادویی را به یاد می آورد که چگونه پدر و مادرش برای اولین بار همدیگر را دیدند…