خلاصه داستان: یک جادوگر با یک دختر عجیب و غریب ملاقات می کند و به او پیشنهاد می کند که در نمایش جادویی خود با هم همکاری کند. تنها تا یک سال بعد ، او شروع به شناختن شخصاً خود می کند و با وجود مشکلات خودش ، احساس نسبت به او ایجاد می کند.
خلاصه داستان: یک گروه تروریستی به نام “آتنا” به رهبری فردی با افکار شیطانی به نام سون هیوک، کره جنوبی و جهان را تهدید میکند. اکنون وظیفه مامور ویژه لی جونگ وو از آژانس امنیت ملی است که توطئه وحشتناک آنها را خنثی کند و جو سو یانگ، دختر ربوده شده رئیس جمهور کره را نجات دهد و…
خلاصه داستان: دایکیچی (ماتسویاما کنیچی) متوجه میشود که پدربزرگ تازه درگذشته وی دارای یک دختر ولی با مادری ناشناس است. نام این دختر رین (آشیدا مانا) است و فقط 6 سال دارد. در خانواده دایکیچی هیچکس نمیخواهد که اون دختر بخشی از خانواده باشد ولی خود دایکیچی که از نگرش خانواده اش آزرده است، تصمیم می گیرد که رین را به تنهایی بزرگ کند و …
خلاصه داستان: گونگ جونگ کارمند دولته. او برای کم نیاوردن پیش دوستش دروغی رو در مورد خودش و رییس یه هتل میگه! تا اینکه کم کم این دروغ بزرگ به گوش رییس هتل میرسه …
خلاصه داستان: ای جونگ زمانی محبوب ترین عضو گروه “دختران گنجینه ی ملی” بود. با این وجود ده سال قبل این گروه منحل شد و بیشتر تقصیرات به گردن اون افتاد. اکنون وقتش را صرف مبارزه برای زمان پخش برنامه روی شبکه های مختلف می کند. داکو جین در اوج جریانات زندگی اش یک فوق ستاره ی سینما است. این دو نفر با یکدیگر ملاقات می کنند و زندگی آنها به گونه ای با هم گره می خورد و…
خلاصه داستان: حیات مردی است که زیر بار بدهی های پدر و مادرش قرار دارد. او که هیچ راهی برای بازپرداخت این بدهی های پیدا نمی کند، تصمیم می گیرد تا وارد دنیای آدم ربایی و جنایت شود. اما در همین ایام او یک دختر را از دست یک آدم ربای واقعی نجات می دهد. بعدا معلوم می شود که او وارث یک شرکت بسیار بزرگ است که بسیار مورد تهدید قرار می گیرد. برای همین پدر و مادرش تصمیم می گیرند تا حیات را برای محافظت از این دختر استخدام کنند و در ازای آن بدهی های حیات را پرداخت کنند …
خلاصه داستان: کیم سانگ نام بازیکن حرفه ای بیس بال است که به حومه شهر منتقل می شود تا هدایت یک تیم از بازیکنان ناشنوا و کم شنوا را به عهده بگیرد تا با اینکار از حواشی رسانه ای اخیرش جلوگیری کند. در ابتدا، کیم فکر میکند چگونه می تواند بیس بال را به گروهی از پسران آموزش دهد که نمی توانند بشنوند، اما کم کم به آنها باور پیدا میکند که می توانند بازی کنند. سپس تصمیم می گیرد که به آنها کمک کند…