خلاصه داستان: : پنج سال پیش، یک توطئه باعث مرگ غمانگیز تمام اعضای خانوادهی “گو جون یائو” شد. او برای انتقام به یک سازمان مرموز پیوست و سالها در آنجا بود شاهزاده “یوه جین چن” بهترین ابزار او برای انتقام بود. اما چه کسی فکرش را میکرد که “بای لیان”، که شبیه یک فرشتهی تبعیدی به نظر میرسید، در واقع یک روح شیطانی و حیلهگر باشد؟ گو جون یائو با دقت تمام قدمهایش را برداشت، اما در نهایت به عروسکی در دستان دیگران تبدیل شد. حالا که آتش انتقام در درونش شعلهور شده و قصر پر از بحران است، او باید چه راهی را انتخاب کند؟
خلاصه داستان: این داستان درباره دو دشمن دیرینه است که بهطور اتفاقی و در جریان یک سری حوادث عجیب به یکدیگر دل میبندند و در نهایت تصمیم میگیرند در کنار هم مبارزه کنند.
خلاصه داستان: در فصل پایانی «بازی مرکب»، گی هون پس از شورش شکستخورده و از دست دادن یک دوست، باید با ناامیدی شدید مقابله کند و تصمیمات سختی بگیرد. بازماندگان وارد بازیهایی مرگبارتر میشوند، در حالی که فرانتمن دوباره ظاهر میشود و برادرش دنبال یافتن جزیره است، غافل از خیانت درون گروه. حال باید دید آیا گی هون میتواند مسیر درستی را انتخاب کند؟
خلاصه داستان: این داستان درباره شوئه فانگ فی، دختر یکی از مقامات محلی ثروتمند است که پس از یک بحران بزرگ همه چیز خود را از دست داد. او توسط جیانگ لی، دختر صدراعظم، نجات پیدا کرد و هویت جیانگ لی را به خود گرفت و به پایتخت بازگشت. در آنجا با کمک فرماندار شیائو هنگ و دیگران، او بر مشکلات بسیاری غلبه کرد، به طور خستگیناپذیر با بیعدالتی مبارزه کرد، پدرش را که به ناحق زندانی شده بود نجات داد، به شیائو هنگ در برقراری عدالت کمک کرد و از مردم عادی حمایت کرد.
خلاصه داستان: برنامه ای سرگرمی که به زندگی دو شب و سه روزه اعضای برنامه در یک دهکده ساحلی میپردازه که کلی سفر میکنن و با انواع و اقسام مشاغل مرتبط با دریا آشنا میشن و کلی غذاهای محلی و فصلی میخورن
خلاصه داستان: بایلی دونگجون، جوانی سرسخت از خاندان مرزدار ژنشی است که از کودکی لجباز بود. او علاقهای به شعر، کتاب، استراتژیهای نظامی یا هنرهای رزمی نداشت، اما در تهیه شراب مهارت داشت زیرا با یهیون، دوستی که در کودکی به قتل رسید، توافق کرده بود که به “خدای شراب” تبدیل شود. با این حال، سرنوشت او به انتخاب خودش نبود و در نهایت به مکتب لی چانگ شنگ، بهترین استاد هنرهای رزمی جهان، رفت و شروع به یادگیری هنرهای رزمی کرد. در این مسیر، با یوئه یائو آشنا شد و دوباره با یهیون که اکنون نامش را به یه دینگژی تغییر داده بود، ملاقات کرد. تحت تأثیر و تشویق آنها، او شروع به بازنگری در هویت و مسئولیتهای خود کرد. سالها بعد، یه دینگژی توسط دیگران به جنگ علیه سرزمینهای مرکزی سوق داده شد و بایلی دونگجون به همراه گروهی از قهرمانان به مقاومت در برابر او پرداخت. او در برابر دوست صمیمیش عقبنشینی نکرد. او میخواست هم مردم عادی و هم دوست خود را نجات دهد!
خلاصه داستان: در شانگهای سال ۱۹۴۳، یک انفجار باعث رویارویی میان مأمور مخفی کمونیست لو ژنگیانگ و افسر سابق پلیس لین شائوبای میشود. شش سال بعد، لو ژنگیانگ که اکنون یکی از اعضای کلیدی اداره امنیت عمومی شانگهای است، لین شائوبای، معروف به “کارشناس شانگهای”، را برای حل پروندههای بزرگ و خنثی کردن نقشههای جاسوس کهنهکار ژنگ لانتینگ به خدمت میگیرد. با همکاری یکدیگر، لو ژنگیانگ و لین شائوبای اعتماد متقابل ایجاد کرده و به رفقای نزدیک تبدیل میشوند.
خلاصه داستان: یون یی نا، که ده سال پیش به اشتباه مظنون به قتل عمویش شده بود، حالا به عنوان تحلیل گر جنایی در کنار کارآگاهی که به او شک داشت، کار میکند. در حالی که تنشهای قدیمی بین آنها زنده میشود، راز تکاندهندهای درباره قتل فاش میشود.
خلاصه داستان: فیلم داستان کارآگاه نیرومند هوآنگ مینگجین و شخصیت مرموز وی یونژو را روایت میکند. این دو نفر با روشهای متفاوتی در مقابل یکدیگر قرار میگیرند و پرده از شبکه مواد مخدر پنهانی که توسط "لونگ وانگ" اداره میشود، برمیدارند