خلاصه داستان: تانگ وی وی، یک دانشجوی 27 ساله در مقطع کارشناسی ارشد رشته روانشناسی است که به دلیل مخالفت های خانواده نتوانست رویاهای خود را در این رشته دنبال کند. پدرش او را مجبور میکند که تا قبل از 28 سالگی ازدواج کند. او در مواجهه با فشار پدر و رویاهای تحقق نیافته تحصیلی اش، دچار افسردگی می شود و در تصمیمی خودسرانه برای تنظیم وضعیت روحی خود، یک مغازه دسر فروشی باز میکند. در این زمان او با لین ران که 5 سال کوچکتر از او است آشنا میشود و …
خلاصه داستان: این سریال داستان چهار رزیدنت سال اول در بخش زنان و زایمان را روایت میکند که در بیمارستان یولجه کار میکنند و به زندگی بیمارستانی و دوستیهای آنها میپردازد.
خلاصه داستان: کاراگاه کیم گون وو و جی هوان بصورت اتفاقی زندگی همدیگر را از طریق خواب هایشان می بینند. گون وو از مشکلی که جی هوان درگیر آن شده باخبر می شود و با سوئون هم ملاقات می کند و با همدیگر بدنبال راه حل برای مشکلی که درگذشته جای داره می روند…
خلاصه داستان: در سال 1994 وقتی یو یول برای اولین بار به عنوان دی جی جدید یک برنامه رادیویی محبوب روی آنتن رفت، یک دختر دانشگاهی که در یک نانوایی کار میکند به طور اتفاقی با هیون وو آشنا می شود. مثل پخش موسیقی از رادیو، فرکانس آنها به آرامی با هم هماهنگ می شود و…
خلاصه داستان: انگ ته جو پسری جذاب و خوش قیافه است که اغلب اوقات در حال خوش گذرانی است. یک روز دختری فقیری به نام هان یون سو را میبیند که مقابل در خانهاش به خواب رفته است. گرچه یون سو از ته جو خوشش میآید اما کانگ ته جو در ابتدا از او متنفر میشود و او را تحقیر میکند سرانجام با گذشت زمان عاشق یون سو میشود…
خلاصه داستان: اون سو یه دختر سادست که یه مسافرخونه رو به همراه پدرش میچرخونه. او با مردی آشنا میشه که حافظه اش رو از دست داده. زندگی اون سو بعد از آشنایی با این مرد دست خوش تغییراتی میشه و …
خلاصه داستان: داستان: بانی، دانشجوی برتر رشته مجسمهسازی، پس از یک تجربهی تلخ عاشقانه، دچار ضعف اعتماد به نفس شده است. او که قبلاً تنها به شخصیت افراد اهمیت میداد، حالا متوجه شده که به مردان خوشچهره علاقه دارد. ورود دو مرد جذاب به زندگی او، هوانگ جه یول (دانشجوی محبوب طراحی بصری با شخصیت قوی و مهربان) و چا جی وون (نوهی یک خانوادهی ثروتمند، خوشچهره و ایدهآل)، زندگی و احساسات او را پیچیده میکند.
خلاصه داستان: ما گوانگ سوک رئیس بخش در اداره پست شیوان است . او با او جانگ سو که مدیر عامل شرکت آبجوسازی ایگل است ازدواج می کند. اما، تنها 10 روز پس از ازدواج آنها حانگ سو می میرد. ما گوانگ سوک کارخانه آبجوسازی را به دست می گیرد و نان آور خانه و 4 برادر شوهر کوچکترش می شود...
خلاصه داستان: : این سریال درباره زنی سالخورده به نام ههسوک است که پس از مرگ، با همان چهره سالخوردگیاش به بهشت میرود. همسرش کو ناکجون که همیشه زیبایی او را تحسین میکرد، در بهشت با چهره سیساله خود منتظر اوست. او در بهشت بهعنوان پستچی کار میکند و سالها منتظر ههسوک بوده است
خلاصه داستان: در یکی از روزهای عادی، فردی با شرکت راهآهن ملی ژاپن تماس میگیرد و تهدید میکند که در قطار سریعالسیر شینکانسن هیکاری ۱۰۹، بمبی کار گذاشته که در صورت کاهش سرعت قطار به زیر ۸۰ کیلومتر در ساعت، منفجر خواهد شد. او برای اثبات جدیت خود، بمبی مشابه را در یک قطار باری منفجر میکند. اکنون، با بیش از ۱۵۰۰ مسافر در خطر از جمله یک زن باردار، پلیس، راننده قطار و مسئول کنترل کوراموچی باید راهی برای خنثیسازی و نجات جان مسافران پیدا کنند.