خلاصه داستان: این فیلم درباره یک بازیگر ستاره اما دردسر ساز به نام پارک کانگ می باشد. کسی که در شب کریسمس بعد از ملاقات با یک راننده تاکسی، زندگی جدید و متفاوتی را تجربه می کند…
خلاصه داستان: بان جی اوم توانایی خارق العاده ای دارد که می تواند تمام زندگی های گذشتهش را به یاد آورد. او در 19مین زندگیش تلاش می کند به دنبال مردی به نام مون سو ها بگردد…
خلاصه داستان: ها دونگ سو بخشی از نژاد انسانی جدید به نام “اتصال” است که هرگز نمی میرند. یک شب، ها دونگ سو توسط گروهی از قاچاقچیان اعضای بدن انسان ربوده می شود و چشمش را جدا می کنند. او به زودی متوجه می شود که چشمش به یک قاتل پیوند زده شده. ها دونگ سو اکنون می تواند آنچه را که قاتل سریالی می بیند، ببیند. او قاتل را تعقیب می کند تا از قتل هایش جلوگیری کند…
**
خلاصه داستان: کو سان یانگ شب ها کار می کند و درس می خواند تا یک افسر عمومی شود. پس از دریافت یادگاری از پدر مردهاش، مرگهای مرموزی در اطراف او اتفاق میافتد و او خود را به آرامی در حال تغییر مییابد.
خلاصه داستان: هان یی جو توسط هان جین وونگ و لی جونگ هه به سرپرستی گرفته شد. با این حال، پدر و مادر و خواهر کوچکترش هان یو را دوستش ندارند. او همیشه از خانواده اش جدا بود. اکنون هان یی جو با جونگ سه هیوک ازدواج کرده است. او متوجه می شود که شوهرش دوستش ندارد و به خواهرش علاقه دارد. در همان روز هان یی جو تصادف می کند و می میرد. وقتی از خواب بیدار می شود، خودش را در زمان نامزدی می بیند. او برای تغییر سرنوشت و انتقام گرفتن از خانواده اش، نامزدی خود را با جونگ سه هیوک قطع می کند و …
خلاصه داستان: چون سانگ هیوک یک پری است که به راحتی زنان را عاشق خود می کند. 500 سال پیش بال هایش سوختند و حالا با اوه بک ریون ملاقات می کند. زنی زیبا که مردهای زیادی عاشقش شده اند. اما هر زمان که این مردان با او رابطه عاشقانه برقرار می کردند، همیشه تجربه ای نزدیک به مرگ داشتند و سپس از او فرار می کردند. به دلیل بدشانسی، اوه بک ریون با کسی قرار نمی گذارد، اما به شدت می خواهد با مرد رویاهایش روبرو شود…
خلاصه داستان: موک سول هی توانایی خاصی دارد که می تواند تشخیص دهد آیا مردم دروغ می گویند یا نه. او از توانایی خود متنفر است چون دیگر نمی تواند به کسی اعتماد کند. موک سول هی به یک مظنون به قتل برمی خورد که خود را بی گناه می داند، اما هیچ کس حرفش را باور نمی کند…
خلاصه داستان: بنابراین وون در سال 1981 به دنیا آمد، بنابراین او اکنون باید چهل ساله باشد، اما وقتی در سال 2000 بیست ساله شد، به طور اتفاقی با یک جادوگر روبرو شد. بنابراین وون توسط جادوگر نفرین شد زیرا او لطف خود را رد کرد. نفرین این بود که "به عنوان یک دوتایی زندگی کنیم...
خلاصه داستان: یک فانتزی ملودراماتیک که در آن دو زن از سلسله چوسون، متعلق به یک خانواده اصیل، در طول سفر در زمان تا سال 2023، اکنون با مردان در هم تنیده می شوند.