خلاصه داستان: دایکیچی (ماتسویاما کنیچی) متوجه میشود که پدربزرگ تازه درگذشته وی دارای یک دختر ولی با مادری ناشناس است. نام این دختر رین (آشیدا مانا) است و فقط 6 سال دارد. در خانواده دایکیچی هیچکس نمیخواهد که اون دختر بخشی از خانواده باشد ولی خود دایکیچی که از نگرش خانواده اش آزرده است، تصمیم می گیرد که رین را به تنهایی بزرگ کند و …
خلاصه داستان: یک پزشک سابق مرموز با تیم دستی مصنوعی با یک عمل جراحی کودک و شش نفر دیگر برای تشکیل "شرکت شکلات" ، \ "انجام عملیات مخفی برای پول نقد و شیرینی.
خلاصه داستان: :ری کاگامی، میلیاردر و نابغهای که شرکت کاگامی گروپ را اداره میکند، با اختراعات پیشرفتهاش دنیا را متحول کرده است. اما برای دلایلی نامعلوم، تصمیم میگیرد بهعنوان معلم در یک مدرسه عادی تدریس کند، در حالی که هویت واقعیاش را مخفی نگه میدارد. با اینکه او در دنیای تجارت موفق بوده، اما در کلاس درس با چالشهای غیرمنتظرهای روبهرو میشود. در تلاش برای درک دنیای دانشآموزان و معلمان، سفری پر از تضاد، یادگیری و رشد شخصی را تجربه میکند.
خلاصه داستان: فیلم داستان کورودا نوزومی، یک دختر دبیرستانی خجالتی و کم حرف را روایت می کند که نامه عاشقانه ای را از ستویاما جون، پسر محبوب مدرسه پیدا می کند. اگرچه او از این توجه خجالت می کشد و نمی داند چگونه پاسخ دهد ، اما تصمیم می گیرد با او از طریق یک دفترچه خاطرات مخفی ارتباط برقرار کند و …
خلاصه داستان: اوکادو آکیها 27 ساله با خودش عهد کرده مجرد بماند. تا اینکه از موموسه شو 30 ساله پیشنهاد یک ازدواج ظاهری دریافت میکند. موموسه میخواهد بنا به دلایلی شرایط یک فرد متاهل را به دست بیاورد…
.
خلاصه داستان: نینومیا میناتوکارآگاه پلیس استان کاناگاوا است. وقتی بچه بود پدر و مادرش فوت کردند. زندگی او به ویرانه تبدیل شد ونمی توانست به مردم اعتماد کند، اما با دختری به نام یوکا آشنا شد و با او ازدواج کرد اما ناگهان یوکا در حالی که باردار بود در یک تصادف مرموز کشته میشود و...
خلاصه داستان: تاکابایاشی ماتسوری متوجه میشود که به دلیل یک بیماری لاعلاج فقط 10 سال برای زندگی فرصت دارد. او تصمیم می گیرد که به زندگی خود بپردازد و عاشق نشود ، اما در یک دورهمی مدرسه با مانابه کازوتو ملاقات می کند...
خلاصه داستان: ساکو پس از مرگ دوست پسرش یوسوکه در یک تصادف رانندگی، دچار ناامیدی عمیق می شود. چند ماه بعد، او ناروسه را که از یوسوکه پیوند قلب دریافت کرده بود، ملاقات می کند و اکنون او چیزی برای ساکو در قلب خود احساس می کند…
خلاصه داستان: داستان شب کنسرت بزرگ گروه ترزتو اتفاق میفته که ماتسوری بعد از قطع ناگهانی برق کل سالن رو باهم متحد میکنه از اتفاق همون شب آزوسا اعتراف میکنه که دیگه او رو به چشم خواهر نمیبینه و دوستش داره از طرف دیگه پیشنهاد بازی در فیلمی که دوست دوران کودکی ماتسوری سوبارو هم توش بازی میکنه بهش داده میشه حالا باید دید این مثلث عاشقانه بین این سه ایدول چطور پیش میره