خلاصه داستان: یک ستاره کیپاپ به نام ساگی، پس از اخراج ناگهانی از گروهش، وارد دانشگاه هانجو میشود و در فضای تازه و پرهیاهوی دانشجویی، با دختری به نام کیم بوم آشنا شده و عاشق او میشود. آنها به همراه چندنفر دیگر یک گروه دانشجویی تشکیل میدهند تا دوباره موسیقی را از نو آغاز کنند.
خلاصه داستان: دو خواهر دوقلو به نام یو می جی و یو می ره که فقط ظاهرشان شبیه هم است، با یکدیگر جای زندگیشان را عوض میکنند و وارد مسیرهای تازهای میشوند. در این میان، آشنایی با وکیلی به نام لی هو سو آنها را در سفری برای کشف هویت واقعی خودشان قرار میدهد.
خلاصه داستان: نو مو جین یک وکیل کار است. او نه حس عدالت دارد و نه آگاهی اجتماعی. برای او، این شغل فقط وسیلهای برای کسب درآمد است. او در حالی که با یک یوتیوبر به دنبال کشف فساد در حوزه کار است، خود را در آستانه مرگ میبیند. از آن زمان برای زنده ماندن، نو مو جین مشکلات کاریای را حل میکند که ارواح از او درخواست میکنند. او در جریان رسیدگی به این پروندهها، بهعنوان یک انسان و یک وکیل کار نیز رشد میکند.
خلاصه داستان: نو سه هون که به واسطهی حادثهای ناگهانی تبدیل به موضوع تمسخر تمام دانشآموزان مدرسه شده بود، به عنوان کاندیدای معاون در انتخابات رئیس شورای دانشآموزی معرفی میشود؛ و در حالی که از تمام حیلهها و ترفندهای سیاسی عبور میکند، به سوی پیروزی گام بر میدارد.
خلاصه داستان: کیائو جینگ جینگ و یوتو همکلاسی های دوران دبیرستان بودند. کیائو جینگ جینگ دو بار به یوتو ابراز علاقه کرد اما هر دو بار، یوتو پیشنهادش را رد کرد. ده سال بعد …
خلاصه داستان: هان گوم جو یک مکانیک است که به دلیل علاقه زیادش به خودروها، به عنوان کارمند رسمی در یک شرکت بزرگ مشغول به کار میشود. او پس از اینکه لقب “الکلی” میگیرد، تصمیم میگیرد برای تغییر زندگیاش الکل را کنار بگذارد. در همین مسیر با سو اوی جون، پزشکی ضدالکل که به روستای محل زندگی او نقل مکان کرده، آشنا میشود.
خلاصه داستان: هیون (Ryu Seung Ryong) نویسنده ای پرفروش می باشد اما به مدت هفت سال است که نتوانسته کتاب جدیدی منتشر کند. همسر جدید او نیز به همراه دخترش در خارج از کشور به سر میبرند و او احساس تنهایی میکند. تا اینکه با یوجین (Mu Jin Sung) آشنا می شود و تصمیم میگیرند رمان جدیدی بنویسند…
خلاصه داستان: هان بئوم یو جانشین یک شرکت بزرگ مواد غذایی، که بهترین رستوران غذاخوری خوب را در سئول اداره می کند، اما علاقه ای به "طعم" ندارد، و مو یئون جو، سرآشپزی دیوانه که یک رستوران بدون تابلو را در گوشه ای دورافتاده از حومه شهر اداره می کند را به تصویر می کشد. آنها با هم رشد می کنند و در حین اداره یک رستوران کوچک در شهر عاشق هم می شوند.