خلاصه داستان: تاکومی پس از از دست دادن همسرش میو ، زندگی آرامی را با پسر شش سالهاش یوجی میگذراند. یوجی بیوقفه به یاد قولی که مادرش به او داده بود میافتد: "یک سال دیگر، وقتی باران بیاید، دوباره با شما خواهم بود." در اولین سالگرد درگذشت او، تاکومی و یوجی در حال قدم زدن در جنگل هستند که با زنی روبرو می شوند که زیر باران ایستاده است او شباهت عجیبی به میو دارد، اما به یاد نمی آورد که او کیست یا در آنجا چه می کند.
خلاصه داستان: شوتا کادوماتسو که به امید پیدا کردن مرد آینده اش به مدرسه ای پسرونه منتقل میشه ، اما به بدترین کلاس مدرسه که مملو از احمقا و بازنده هاست منتقل میشه ...
خلاصه داستان: آیی آیدل بسیار معروفیست که باردار میشود و دوقلویی به دنیا می آورد ، بعد از به دنیا آوردن دوقلوهاش دوباره به صحنه برگشته و فعالیتهای رو از سر گرفته و کم کم محبوبیتش زیاد میشه اما هنوز کسی از وجود دوقلوهاش خبر نداره تا اینکه درست در آستانه برگزاری کنسرت زنده اش ،استالکر متعصبش به خونه جدید او میره و....
خلاصه داستان: یک نوجوان هنگام نجات یک کودک خردسال درگذشت و فرصتی برای رستاخیز به او داده می شود ، مشروط بر اینکه او به عنوان یک بازپرس جنایات ماوراء طبیعی با قدرت های تازه کار خود برای دنیای ارواح شروع میکند
خلاصه داستان: داستان درباره پسری دبیرستانی لوس با رفتار بچه گانست که زندگی بسیار مرفهی دارد. او سعی دارد رابطه ای را با همکلاسی اش شروع کند. اما آن دختر بسیار جدی و نجیب است.
خلاصه داستان: تسوموگی آئوبا عاشق سوساکورا که هم مدرسه ایشه میشه و از اتفاق هردو عاشق موسیقین تا اینکه روزی سوساکورا بی دلیل از تسوموگی خداحافظی میکنه و برای همیشه ناپدید میشه هشت سال بعد آئوبا که تو فروشگاه موسیقی کار میکنه و با علاقه اش احاطه شده خیلی اتفاقی با ساکورا روبرو میشه اما ساکورایی که تقریبا شنواییش رو ازدست داده
خلاصه داستان: یک خوشنویسی جوان به دلیل سیلی زدن به یک منتقد ، به یک جزیره دور در سواحل شرقی ژاپن تبعید و مجازات می شود. اما در حالی که او با افراد جزیره ملاقات و زندگی می کند ، نگرش او به زندگی شروع به تغییر میکند