خلاصه داستان: هنگامی که شیشه جلوی هواپیمای تجاری هواپیما در ارتفاع 30000 فوتی شکسته می شود، یک خلبان و خدمه پروازش برای اطمینان از ایمنی مسافران و فرود هواپیما تلاش می کنند.
خلاصه داستان: لو یی نینگ،تو يه عمارت جداگانه بزرگ شده و تنها كسی که باهاش خوب رفتار میکنه بردار سومه.اون متوجه میشه که لو شن یوان(برادر سوم)،برعكس ظاهرش،تو ادبیات و هنرهای رزمی استعداد داره..تصمیم میگیره از عمارت فرار کنه و تحت کنترل بقیه نباشه..کم کم رابطه اونا عمیق تر میشه و عشق بین شون شکوفا ميشه
خلاصه داستان: مردان و زنان 30 ساله عشق، دوستیابی و تعهد را کشف می کنند که متوجه می شوند با افزایش سن آسان تر نمی شود. این در حالی است که دوستی ها نیز در شرایط مختلف مورد آزمایش قرار می گیرند.
خلاصه داستان: پس از طلاق والدین لین یو جینگ، او و پدرش به شهری جدید نقل مکان کردند، جایی که او در مدرسه جدیدشان با شن خوان معروف «بدخلق» همنشین شد. آنها با هم آشنا می شوند، از هم جدا می شوند و سپس در دانشگاه به هم می پیوندند.
خلاصه داستان: سانگ ژی عاشق پسری که اغلب برای بازی در اتاق برادر بزرگترش به خانه او می آید، می شود. او پنج سال از پسره بزرگتر است. پس از فارغ التحصیلی، به دانشگاه شهری که پسره در آن زندگی میکند میپیوندد و در آنجا آرام آرام عاشق هم میشوند...
خلاصه داستان: داستان شاهزاده مو رونگ جینگ هه که بهش تهمت قتل عام تمامی مردم یک روستا رو میزنن و می لین دختری که تمام خانواده اش رو در اون قتل عام از دست میده و قسم میخوره که از شخص مسببش انتقام بگیره و سال ها توسط یه فرقه مخفی اموزش میبینه تا تبدیل به یه قاتل ماهر بشه .سال ها بعد می لین برای گرفتن انتقام خودش وارد قصر میشه اما نمیدونه کسی که اونو تبدیل به این قاتل حرفه ای کرده و این عملیات رو طراحی کرده در اصل خود مورونگ جینگ هه ست
خلاصه داستان: گوی شیائو و لو یانچن در عشق اول خود بودند. پس از فارغ التحصیلی از کالج، لو به شهری دورافتاده سفر کرد تا افسر پلیس ویژه شود. در همان زمان، خانواده گی با حوادثی روبرو شدند و عشق آنها به این نتیجه نرسید...
خلاصه داستان: این سریال دربارهی مبارزی بیپروا به نام هو ژانبای است که در هنگام پیدا کردن دارویی برای فرزند دوستش، با داروساز شو زییه ملاقات میکند. در طی هشت سال تعامل روزانه، آنها از باورهای شخصی خود فراتر رفته و به درک عمیقتری میرسند، یکدیگر را نجات میدهند و قول میدهند که سال آینده زیر درخت آلو دوباره همدیگر را ملاقات کنند. با این حال، به دلیل مسئولیتهایی که بر دوش دارند، قادر به ابراز عشق خود نیستند و تنها حسرت جدایی ابدی برایشان باقی میماند. ولی…
خلاصه داستان: سو زایزای 16 ساله که با یک برخورد تصادفی شیرین آغاز می شود، خود را درمانده به سمت ژانگ لورانگ - همکلاسی باهوش، جذاب و در عین حال دوردست او می بیند.