خلاصه داستان: شن لی ، یک ژنرال قدرتمند ، برای ازدواج سیاسی تحت فشار قرار گرفت ، برای آزادی خود می جنگد. با آسیب دیدگی ، او به شکل ققنوس خود باز می گردد و به دنیای بشر می افتد و با یون یون بیمارستانی عبور می کند.
خلاصه داستان: چنگ فنگ صاحب یک کتابفروشی است که به دنبال یک تصادف مجبور میشود از رویای خود دست بکشد. او با جیانگ دیان، جوانی خونگرم که به دلیل فشارهای خانواده فردی بی احساس به نظر می رسد، آشنا میشود و …
خلاصه داستان: کانگ هه نا (Yoon Eun hye) تنها جانشین گروه کانگ سان است و مثل شاهزاده ای با خدمتکارانش زندگی میکند. پدر و مادر هه نا در یک حادثه هوایی کشته شدند و پدربزرگش او را بزرگ کرد. هه نا دختری خودسر و خودخواه است چون گرما و محبت رشد کردن در یک خانواده را تجربه نکرده. یک روز به طور ناگهانی با سو دونگ چان (Yoon Sang hyun) تصادف میکند. دونگ چان می خواهد از هه نا شکایت کند اما هه نا حاضر به عذرخواهی نمیشود و فقط به او پول میدهد. بعد از مدتی دونگ چان خدمتکار هه نا می شود و…
خلاصه داستان: هونگ یون و یه چان از دوران دبستان با یکدیگر دوست هستند و اکنون 18 سال دارند. یه چان عاشق جی هیو 20 ساله میشود و احساساتش را به او ابراز میکند، اما برای جی هیو، یه چان فقط یک دوست است و …
خلاصه داستان: دونگ جین، به خاطر میجونگ که از کودکی به او علاقه داشت و به “جادوگر” معروف بود، رشته آمار را انتخاب کرد. همیشه اتفاقات عجیب و غریبی در اطراف میجونگ رخ میداد، مثلا تمام پسرهایی که به او علاقه داشتند یا میمردند یا دچار حادثه میشدند. 10 سال پس از فارغالتحصیلی، دونگ جین تلاش میکند ثابت کند که حوادث ناخوشایند اطراف میجونگ تقصیر خودش نیست…
خلاصه داستان: داستان بعد از قتل عام خاندان هو اتفاق میفته زمانی که تیان تیان تصمیم میگیره شاهزاده سو یان لی رو از خشونت دور کنه اما بر اثر اتفاقی پی میبره که مقصر قتل عام خاندانش کسی جز عشقش سو یان لی نیست و تصمیم به انتقام میگیره
خلاصه داستان: یک نوزاد دختر تازه متولد شده در ایستگاه مترو به حال خودش رها شده است. یک مادر که رئیس گروهی از تبهکاران است او را پیدا می کند و بزرگش می کند. زمانی که دختر بزرگتر می شود، تبدیل می شود به مامور مادرش و ماموریت های او را انجام می دهد…
خلاصه داستان: ملکه قلمرو فانیها دو دختر دوقلو به دنیا می آورد. خواهر بزرگتر که فردی نجیب و مهربان است و قرار است با شاهزاده بهشتی قلمرو جاودانه و خواهر کوچکتر که فردی باهوش و حیله گر است، قرار است با شاهزاده شیطان قلمرو شیطان ازدواج کنند. به دلیل یک اشتباه غیرمنتظره، دو خواهر به قلمروهای اشتباهی فرستاده میشوند. این نه تنها باعث ایجاد آشوب می شود، بلکه منجر به افشای اسراری می شود که چهار قلمرو را شوکه می کند.
خلاصه داستان: شیائو وان زی با روحیه و باهوش به عنوان یک بازیگر خیابانی به همراه پدرش بزرگ شده است. یک برخورد غیر منتظره زندگی شیائو وان زی را کاملاً تغییر می دهد. شیائو وان زی که خواندن و نوشتن بلد نیست ناگهان خود را درحال تبدیل شدن به یک شاهزاده خانم و ازدواج با مای سان شائو پیدا میکند. مای سان شائو که مخالف ازدواج با او است، تلاش میکند تا شیائو وان زی را منصرف کند ولی …
