خلاصه داستان: دانش آموزان سال دومی کلاس 3 بعد از شرکت در یک بازی مافیا متوجه می شوند تمام اتفاقات در آن به صورت واقعی است. آنها برای زنده ماندن باید تلاش کنند…
خلاصه داستان: سونگ جین که در حال آماده شدن برای تست خوانندگی است به خانه جدیدی نقل مکان می کند. در آنجا با صداهای بلند و مزاحم همسایه خود که تنها یک دیوار از هم فاصله دارند روبرو می شود. روزها که می گذرد، آنها ناخواسته زندگی روزمره خود را با یکدیگر به اشتراک می گذراند…
خلاصه داستان: سریال درباره یک مجری خبر و کارمندی معمولی است که به سال 1987 سفر میکنند. جایی که یکی درگیر یک پرونده قتل می شود و دیگری سعی میکند تا از ازدواج والدینش جلوگیری کند…
خلاصه داستان: چون سانگ هیوک یک پری است که به راحتی زنان را عاشق خود می کند. 500 سال پیش بال هایش سوختند و حالا با اوه بک ریون ملاقات می کند. زنی زیبا که مردهای زیادی عاشقش شده اند. اما هر زمان که این مردان با او رابطه عاشقانه برقرار می کردند، همیشه تجربه ای نزدیک به مرگ داشتند و سپس از او فرار می کردند. به دلیل بدشانسی، اوه بک ریون با کسی قرار نمی گذارد، اما به شدت می خواهد با مرد رویاهایش روبرو شود…
خلاصه داستان: موک سول هی توانایی خاصی دارد که می تواند تشخیص دهد آیا مردم دروغ می گویند یا نه. او از توانایی خود متنفر است چون دیگر نمی تواند به کسی اعتماد کند. موک سول هی به یک مظنون به قتل برمی خورد که خود را بی گناه می داند، اما هیچ کس حرفش را باور نمی کند…
خلاصه داستان: این سریال داستان یک بوکسور با استعداد زن را دنبال می کند که سه سال پیش ناپدید شد تا زندگی جدیدی داشته باشد. او پس ملاقات با یک مدیر برنامه که کارش معرفی بازیکنان بااستعداد و کسب درآمد از آنهاست، با یک نقطه عطف جدید در زندگیش روبرو می شود…
خلاصه داستان: مین سو یا سگ خود “رونی” زندگی میکند. او قصد دارد با نامزدش ازدواج کند اما موقعیتی غیرمنتظره باعث می شود تا به ناچار سگش را واگذار کند. او به همراه جین گوک سفری را برای یافتن یک سرپرست برای “رونی” آغاز می کنند…
خلاصه داستان: جه وون زندگی شخصی و کاری خیلی خوبی دارد. او صاحب یک شرکت بزرگ و عاشق همسر و فرزندش است. در همین حال یون جین که از همان دانشگاه جه وون فارغ التحصیل شده، زندگی سختی پس از طلاق تجربه می کند و حرفه هنریش نیز در حال نابود شدن است. او پس از آنکه دوباره با جه وون ملاقات می کند به زندگیش حسادت می کند و …
خلاصه داستان: بنابراین وون در سال 1981 به دنیا آمد، بنابراین او اکنون باید چهل ساله باشد، اما وقتی در سال 2000 بیست ساله شد، به طور اتفاقی با یک جادوگر روبرو شد. بنابراین وون توسط جادوگر نفرین شد زیرا او لطف خود را رد کرد. نفرین این بود که "به عنوان یک دوتایی زندگی کنیم...