خلاصه داستان: ته جونگ، مردی آرام و خوش رفتار، به ناحق به خاطر یک جنایت هولناک به زندان میافتد. پس از آنکه او درمییابد همه چیز توسط یوهان از پیش طراحی شده، در مسیر انتقام قدم میگذارد.
خلاصه داستان: چند خلافکار بر سر اسکناسهای جعلی با کیفیت فوق العاده بالا به جان هم میافتند. در مرکز ماجرا «جی» نابغه جنایت است که زندگی چند نفر را نابود کرده؛ یک کارآگاه فاسد، یک مامور سابق ضد جرایم مالی در تعقیب او و زنی نابغه در جعل که برای انتقام بازمیگردد.
خلاصه داستان: هان یی هان (So Ji Sub) قبلا یک جراح بسیار با استعداد بوده که یک عمل جراحی زندگی او را تغییر میدهد. او باور دارد در آن عمل به خوبی عمل کرده اما بیمارش فوت میکند. پس از ابطال مجوز پزشکیش، چهار سال بعد، به عنوان یک وکیل متخصص در دعاوی پزشکی شروع به کار می کند. او همیچنین سعی دارد حقیقت مرگ بیمار خود را هم کشف کند…
خلاصه داستان: در دهه 1970، بک کی ته براي رسيدن به ثروت و قدرت هر کاري مي کند، اما دادستان سرسخت جانگ گون يونگ با تمام توان مقابل او مي ايستد. در اين ميان چند شخصيت تاثيرگذار ديگر وارد ماجرا مي شوند و تنش ميان خير و شر را شدت مي دهند.
خلاصه داستان: “کوان یو” (جی چانگ ووک) در زندگی واقعی یه آدم بیکاره ولی در دنیای بازی های مجازی یه لیدر حرفه ایه.او در حالی که در یک کافه مشغول بازی کردن بوده به قتل یکنفر متهم میشه و به حبس ابد محکوم میشه. او به کمک یه هکر و دوست گیمر خود سعی میکنه تا بی گناهیش رو اثبات کنه…
خلاصه داستان: داستان دربارهی دو دوست، اون سو و هی سو است که هر دو گذشتهای دردناک دارند. هی سو در جهنم زندگی با همسر خشنش گرفتار شده و اون سو برای نجات او تصمیم به قتل همسرش میگیرد. آنها نقشهای برای کشتنش میکشند و در این راه، مدیرعامل شرکتی به نام جین سو بک متوجه ماجرا شده و به آنها کمک میکند.
خلاصه داستان: کیم یونگ ران از خانوادهای فقیر به عنوان بادیگارد کار میکند. او با رویای یک تغییر بزرگ، با رئیس ثروتمند شرکتی که تنها چند ماهی از عمرش مانده، وارد ازدواج قراردادی میشود. او باید در طول این سه ماه هویت خود را پنهان کند و از دست کسانی که به دنبال ارثیه عظیم رئیس هستند، جان سالم به در ببرد.
خلاصه داستان: یک ویروس ناشناخته ناگهان شهر را فرا میگیرد و مردم یکی یکی به زامبی تبدیل میشوند. گروهی از دانشجویان مجبور میشوند در دانشگاه پناه بگیرند و برای زنده ماندن، متحد شوند. آنها نه تنها با زامبیها روبرو هستند، بلکه باید میان همکلاسیها، خیانت و ترس نیز مبارزه کنند…
خلاصه داستان: در سریال چینی نوری آنسوی نیزار: زنی معمولی با زندگیای معمولی، شبی پس از مهمانی چون شوهرش یادش میرود دنبالش برود، قربانی تجاوز میشود. او از ترس قضاوت دیگران و متهم شدن، سکوت میکند. اما شوهرش متوجه رنجش میشود، دستش را میگیرد و میگوید: «بیا، به پلیس زنگ بزنیم.». این سریال داستان زنی است که با حمایت همسرش، برای عدالت میجنگد؛ راهی سخت و طولانی، اما با امیدی که در پایان دوباره میدرخشد.
.
خلاصه داستان: کانگ یون سو، زن خانهداری است که برای نجات شوهر بیمارش، ناخواسته وارد دنیای قاچاق مواد مخدر میشود. او با لی گیونگ، معلمی جوان و جذاب که شبها مواد به نوجوانان ثروتمند میفروشد، همراه میشود. این دو در پی یک حادثه غیرمنتظره با یکدیگر شریک شده و وارد ماجرایی پرخطر و جنایی میشوند.