خلاصه داستان: شاهدخت امپراتوری تیان یون بعد از سقوط کشورش به عنوان برده به شاهزاده دالیانگ فروخته میشه ،او که از دخترک کینه به دل داره مدام اذیتش میکنه اما درنهایت کم کم به سمتش کشیده میشه
خلاصه داستان: داستان بعد از قتل عام خاندان هو اتفاق میفته زمانی که تیان تیان تصمیم میگیره شاهزاده سو یان لی رو از خشونت دور کنه اما بر اثر اتفاقی پی میبره که مقصر قتل عام خاندانش کسی جز عشقش سو یان لی نیست و تصمیم به انتقام میگیره
خلاصه داستان: دنباله “نبرد در دریاچه چانگین”. سربازان داوطلبان خلق چین (CPV) را در یک کار جدید دنبال می کند و اکنون میدان نبرد آنها یک پل مهم در مسیر عقب نشینی نیروهای آمریکایی است.
خلاصه داستان: این فیلم که 70 سال پیش را روایت می کند، به وقایع نبرد تاریخی نیروهای داوطلب مردمی چین در جنگ کره و شجاعت آنها در مقابل نیروهای دشمن می پردازد …
خلاصه داستان: آنونگ ، وارث ، با قاضی ویچای به عنوان همبازی خود مستقر شده است. اما او علی رغم اینکه برای برادرش در نظر گرفته شده است ، برای او سقوط می کند. او سعی می کند قلب خود را در برابر همه شانس ها جلب کند.
خلاصه داستان: هوانگ جین یی یکی از افسانه ای ترین زنان در سلسله ۵۰۰ ساله سلسله چوسون است که افراد زیادی به او حسادت میکنند او از زیبایی درک و فهم بالایی برخوردار است فیلم در مورد مشکلاتی است که او با توجه با مقام اجتماعی خود با آن مواجه بوده است…
خلاصه داستان: در کشور خیالی «دونگبانگوک»، شاهدخت هوا ری که ذهنیتی مستقل دارد، تصمیم میگیرد خودش همسرش را انتخاب کند. او برای ملاقات با خواستگارانش از قصر بیرون میآید. «چوی هوان»، تاجر ثروتمند و خوشچهرهای که رازی در دل دارد، اولین گزینه ازدواج او است…
خلاصه داستان: گو ژو ژوان پیرو شانگ گو را که روزی رهبر چهار جاودان بود است، پس از فداکاری در محاکمه ای که ۶۰ هزار سال به طول انجامید ، به خواب عمیقی فرو می رود. شانگ گو سالها بعد از خواب بیدار می شود ولی خاطرات آنچه که ۳۰۰ سال پیش اتفاق افتاده بود کاملاً از ذهنش پاک میشود با این حال معشوقه ی سابق او ، بای جو که هرگز اون رو فراموش نکرده بود تناسخ خود برای زندگیش فدا میکند… او که ۶۰ هزار سال در انتظار او بود برای همیشه منتظر او خواهد ماند. حتی زمانی که روحش ناپدید شود...
خلاصه داستان: دختر یه خاندان اشراف زاده که یتیم شده و حالا برای نجات از سرنوشت همراه خواهر کوچیکترش راهی سفر میشن و تو مسیر با پسر دوم خاندان لو برخورد میکنن و ...
