خلاصه داستان: یونگ سو مادر مجردی است که به تنهایی فرزندش را بزرگ کرده. به لطف تربیت سختگیرانه او، پسرش کانگ هو یک دادستان می شود. اما در یک تصادف، حافظه کانگ هو دچار مشکل می شود و ذهن او مانند یک بچه 7 ساله می شود…
خلاصه داستان: سو هیون از یک وب سایت فروش کالاهای دست دوم، یک ماشین لباسشویی می خرد. وقتی ماشین لباسشویی را تحویل می گیرد، متوجه می شود که ماشین خراب است. او عصبانی می شود و نظراتی را در وب سایت می گذارد و به سایر کاربران در مورد فروشنده هشدار می دهد؛ سپس یک پیام تهدیدآمیز از فروشنده دریافت می کند و…
خلاصه داستان: سریال داستان کارآگاهی را روایت میکند که در شرف بازنشستگی است. او بعد از دریافت یک تماس تلفنی از فردی مرموز، وارد جنگ روانی و نفس گیری می شود که خود را مظنون به قتل دوست قدیمیش میبیند…
خلاصه داستان: ها دونگ سو بخشی از نژاد انسانی جدید به نام “اتصال” است که هرگز نمی میرند. یک شب، ها دونگ سو توسط گروهی از قاچاقچیان اعضای بدن انسان ربوده می شود و چشمش را جدا می کنند. او به زودی متوجه می شود که چشمش به یک قاتل پیوند زده شده. ها دونگ سو اکنون می تواند آنچه را که قاتل سریالی می بیند، ببیند. او قاتل را تعقیب می کند تا از قتل هایش جلوگیری کند…
**
خلاصه داستان: در سال 1933 در زمان اشغال کره توسط ژاپن، 5 مظنون توسط نیروهای امنیتی ژاپن به رهبری تاکاهارا کایتو در یک عملیات به دام افتاده و در هتلی دور افتاده زندانی می شوند. آنها مظنون به جاسوسان “فانتوم” یک سازمان ضد ژاپنی هستند و باید ثابت کنند که فانتوم نیستند…
خلاصه داستان: سریال داستان انتقام گروهی از افراد از جمله تاجر پول اون یونگ، را دنبال می کند که از سکوت در برابر فساد افراد قدرتمند خودداری و به مبارزه با کارتلی که با قانون دست به یکی میکند، می روند…
خلاصه داستان: یون گیو همیشه در شهری بوده که هیچ آینده و امیدی را برای خود در آنجا نمی بیند. بعد از یک اتفاق او برای محافظت از خواهر ناتنیش مجبور می شود عضوی از باند خلاف چی گون شود…
خلاصه داستان: چوی سو یونگ به عنوان کارگر در یک کارخانه کار می کند. او مدرسه را رها کرد تا بتواند از خواهر و برادر کوچکترش مراقبت کند. خواهر او بعد از خوردن یک کلوچه خانگی مرموز دچار مشکل می شود. کلوچه ای که رویاها را به واقعیت تبدیل می کند…
خلاصه داستان: هان دو جین افسر پلیس در ایستگاه پلیس رودخانه هان است. او آدمی بداخلاق و در عین حال با انصاف است. همکار او لی چون سوک، شخصیتی کاملاً متضاد با هان دو جین دارد. دو نا هی و کیم جی سو نیز در ایستگاه پلیس کار می کنند. افسران آنجا برای محافظت از شهروندانی که برای لذت بردن از رودخانه هان و مناطق اطراف آن می آیند و جنایاتی که در آنجا اتفاق می افتد، کار می کنند…