خلاصه داستان: یون ییرنگ، زنی نابغه و باهوش، رهبر یک گروه سه نفره از شیادان است که با کمک دو همکارش، جیمز باتجربه و گو هوی جوان و خوش قلب، افراد شرور را هدف قرار میدهند و به شیوهای خاص تنبیهشان میکنند.
خلاصه داستان: سو هی که با تازگی با یک مرد کامل ازدواج کرده بسیار خشنود و راضی از زندگی و همسرش می باشد. اما این او را به شک می اندازد که شاید همسرش آنطور که بنظر می رسد نباشد! برای همین از یک آژانس کاراگاه خصوصی استخدام میکند و او را زیرنظر میگیرد…
خلاصه داستان: این درام داستان سه خواهر و برادر را که در دهه 1970 بزرگ شدند ، روایت می کند. لی کانگ مو ، برادر بزرگترش سونگ مو و خواهر کوچکتر می جو در سنین جوانی از هم جدا شدند که پدرشان در یک طرح قاچاق کشته شد و موهای آنها ...
خلاصه داستان: یون جی یونگ، سرآشپز فرانسوی، پس از بردن یک مسابقه آشپزی به دوران چوسان منتقل میشود و به طور اتفاقی غذایی برای پادشاه مستبد، لی هون، میپزد. پادشاه که ذائقهای استثنایی دارد، از غذای او خوشش آمده و او را به قصر میبرد تا برایش آشپزی کند. یون جی یونگ که آرزوی کار در پاریس را داشت، حالا مجبور است غذاهای سلطنتی تلفیقی برای یک پادشاه مستبد آماده کند.
خلاصه داستان: چو این مردی با قدرتی فراطبیعی است؛ او میتواند ذهن هر کسی را کنترل کند و از آنها برای رسیدن به خواستههایش استفاده کند. وقتی با گیو نام تنها انسانی که در برابر قدرت او مصون است روبهرو میشود، زندگیاش تغییر میکند. این رویارویی، آغاز نبردی سرنوشتساز میان مردی با نیروی ماورایی و مردی عادی اما شکستناپذیر است.
خلاصه داستان: خلاصه داستان: یک درام عاشقانه درباره یک زن که میخواهد در یک رابطه به او توجه شود و دوست داشته شود و مردی که نمی داند چگونه عشقش را ابراز کند…
خلاصه داستان: روح مرموز جینی پس از هزار سال خواب بیدار میشود تا سه آرزوی سرنوشتساز را برای گا یونگ، دختر جوانی که هیچ احساسی از خود نشان نمیدهد و به طور ناگهانی صاحب چراغ جادویی شده است، برآورده کند. جینی در حالی که تلاش میکند با شیطنتهایش خود را با دنیای مدرن وفق دهد، کم کم وارد زندگی گا یونگ میشود. در این میان، او و گا یونگ سرد و بی احساس، درگیر عشقی غیر منتظره و پرشور میشوند.
خلاصه داستان: یک جن گیر قلابی به نام دکتر چون به همراه دستیارش یک کانال یوتوب جن گیری آنلاین دارند. یک روز او با مشتری جدیدی به نام یو کیونگ آشنا می شود. او از دکتر چون می خواهد تا خواهر و برادر کوچکترش را که تسخیر شده اند، نجات دهد…
خلاصه داستان: هام مو اوک، صاحب رستورانی معروف و پرفروش، زندگیای پر از موفقیت دارد، اما از این که تنها فرزندش به راهب تبدیل شده و نمیتواند نوهای داشته باشد، ناراحت است. همه چیز زمانی تغییر میکند که دو کودک به رستوران او میآیند و ادعا میکنند که پدرشان هام مون سوک است…