خلاصه داستان: هان یون سئون (Lee Yo-Won) به عنوان بازپرس در کمیسیون حقوق بشر فعالیت میکند. مبنای فعالیت های او تنها براساس حقیقت است به همین خاطر همه فکر میکنند که او حس هم دردی با هیچکس ندارد. وی رازی در زندگی خود دارد که نمیتواند به هیچکس بگوید.
از طرفی بائه تانگ هائه (Choi Gwi-Hwa) که یک فرد پرهیزگار در حل پرونده هاست. او در گذشته یک دادستان بوده و اکنون به عنوان بازپرس به کمیسیون حقوق بشر منتقل شده است.
هان یون سو و بائه هانگ تائه در مورد همه چیز اختلاف دارند، اما آنها برای افرادی که به کمک آنها نیاز دارند بایکدیگر همکاری می کنند.
خلاصه داستان: اون هو یک گومیهو جاودانه است که نمیخواهد انسان شود و زندگی آزاد و همیشگی خود را دوست دارد. در مقابل، کانگ شی یول یک ستاره کامل فوتبال با زندگی ظاهرا بی نقص است. ملاقات غیرمنتظره این دو، باعث میشود مسیر زندگی هر دویشان تغییر کند و دنیای جاودانگی و شهرت به شکلی غیرمنتظره به هم گره بخورد.
خلاصه داستان: سیلی عظیم سیاره زمین را دربرمیگیرد. مردم، از جمله آن ناو هی زو، در تلاش برای زنده ماندن هستند، در حالی که ساختمان آپارتمانی محل سکونتشان به تدریج در آب فرو میرود. آن نا یک پژوهشگر توسعه هوش مصنوعی است. هی زو عضو یک تیم امنیت منابع انسانی است و در تلاش است آن نا را از این وضعیت فاجعه بار نجات دهد. اما چرا هی زو تا این حد مصمم به نجات آن ناست و چه کسی پشت این ماجرا قرار دارد؟
خلاصه داستان: لو کونگ ون، رمان نویس، در تنگنای زندگی قرار گرفت و تصمیم گرفت رمان خود "کشتن خدا" را با دستان خود نابود کند. در دنیای رمان، قهرمان داستان نیز برای مقاومت در برابر از پیش تعیین شده، سفری مقاومت را آغاز کرد...
خلاصه داستان: داستان دربارهی ولیعهد “یی گانگ” است که پس از مرگ همسرش تنها به فکر انتقام بود. او با بازرگانی به نام “پارک دال ای” آشنا میشود که شبیه همسر درگذشتهاش است. به شکلی اسرارآمیز روحشان با هم جابهجا میشود و ماجراهای پر از آشوبی آغاز میگردد.
خلاصه داستان: در اسپین آف جدید سه عضو شرکت شامل لی کوانگ سو، دو کیونگ سو و کیم وو بین به عنوان بخشی از یک سفر کاری به مکزیک میروند تا ایدههای تازهای برای رشد شرکت پیدا کنند. آنها با بودجه ای کم باید همه چیز را خودشان مدیریت کنند، از رزرو مکان تا برنامه ریزی روزانه، و همین باعث شکل گیری موقعیت های بامزه و لحظات خنده دار زیادی می شود.
خلاصه داستان: داستان دربارهی سه زن 41 ساله است که هر کدام با چالش های زندگی خود رو به رو هستند: چو نا جونگ، خانهداری که میخواهد دوباره به دنیای کار بازگردد؛ کو جو یونگ، زنی موفق که در ازدواج سرد و بی احساسش رنج می برد؛ و لی ایل ری، زنی مجرد و موفق در دنیای مد که هنوز آرزوی ازدواج دارد.
خلاصه داستان: در سال 1999، یک صداپیشه از Il Mare، یک خانه ساحلی نقل مکان می کند و یک کارت کریسمس را در صندوق پستی خود می گذارد. یک دانشجوی معماری در سال 1997 آن را دریافت می کند و دوستی دو ساله ای آغاز می شود.
خلاصه داستان: پاپی و گروهش برای یک سرقت بزرگ به ماکائو می روند. مغز متفکر پشت این سرقت کسی نیست جز شریک قدیمی پاپی که سال ها پیش در آخرین سرقتی که با هم انجام داده اند، با ۶۸ کیلوگرم طلا فرار کرده بود …