خلاصه داستان: در قرن پانزدهم در چین، یک مقام دولتی زودباور به نام تانگ فن برای تحقیق در مورد یک قتل از فعالیتهای معمول خود فاصله میگیرد و با یک نگهبان متخصص هنرهای رزمی، سوئی ژو، در تلاشی برای حل این موضوع همکاری میکند.
خلاصه داستان: دوستان دوران کودکی جینگ سی و فنگ میان وان به دلیل نفرت به راه های جداگانه ای رفتند. آنها پس از اینکه هرکدام هویت جدیدی به خود گرفتند، دوباره ملاقات کردند و دست به دست هم دادند تا جنایات را حل کنند تا مردم را ایمن نگه دارند.
خلاصه داستان: وقتی سانگ تیان هجده ساله بود، آرزو می کند که وارد مدرسه مادرش شود تا بخشی از تیم اسکیت چینی شود. با این حال ، او در آزمون رتبه بندی قبول نشد اما به نوعی خود را به عنوان یک پسر تغییر داد و در Ice پذیرفته شد ...
خلاصه داستان: هنگامی که منگ هوی کودک بود، به طور تصادفی توسط شن یی مجروح شد و زخمی روی صورتش گذاشت و باعث اختلال هذیانی برای او شد. شن یی به دلیل سن کمش از مسئولیت فرار کرد، اما هر دوی آنها با خودشان بزرگ شدند...
خلاصه داستان: در تابستان سال 2007، دقیقاً یک سال قبل از مراسم افتتاحیه بازی های المپیک پکن، اعضای خانواده هیئت علمی شوده بالاخره توانستند با هم حرکت کنند و با آپارتمان های لوله ای که بارگیری شده بودند، خداحافظی کنند.
خلاصه داستان: فو جیو یون یک خدای فناناپذیر است که عاشق زنی فانی می شود که آرزوی رابطه با او را دارد. او که بسیار قدرتمند است اما نمی تواند قلب او را به دست آورد، می بیند که او را در طول هزار سال و ده تجسم مختلف فانی دنبال می کند، اما بی فایده است. سپس او به عنوان یک شاهزاده خانم دوباره متولد می شود و .......
خلاصه داستان: سو نوان شیا به پدرش قول داد که تیم بسکتبال را به پیروزی برساند. وقتی او با یک بازیکن ACE برخورد می کند، هر کاری می کند تا او را به تیم ملحق کند.
خلاصه داستان: به دلیل یک شکایت، طراح مد ژو فانگ با سونگ لین ملاقات می کند. آنها از ابتدا با هم هماهنگ نیستند اما به دلیل وابستگی متقابل در زندگی و کارشان مجبور به همکاری هستند. داشتن دو فرد سرسخت در کنار هم به درگیری منجر می شود، اما در روند رقابت با یکدیگر، احساسات ژو فانگ و سونگ لین تکامل می یابد. ژو فانگ سخت کار می کند تا یک نام تجاری پیچیده ایجاد کند در حالی که سونگ لین - که کارایی را بیش از هر چیز در اولویت قرار می دهد - برای پیشرفت در حرفه خود تلاش می کند.