خلاصه داستان: داستان درباره زندگی دو دختر جوان در دهه 1980 است؛ یکی صادق و سخت کوش با آرزوهای بزرگ و دیگری پرجاذبه اما درگیر خانواده ای نابسامان. هر دو عاشق پسری ثروتمند و خوش چهره میشوند که خودش هم مشکلات روحی عمیقی دارد.
خلاصه داستان: داستان در یک خانه به سبک غربی در محله فرانسوی شانگهای جریان دارد و چندین دهه دگرگونی را در بر میگیرد. این خانه که زمانی محل زندگی خانواده «لین» بود، در دهه ۱۹۳۰ به بیمارستان زنان و زایمان تبدیل میشود و پس از تأسیس جمهوری خلق چین در دهه ۱۹۵۰ به کارخانهای تغییر کاربری میدهد. تا دهه ۱۹۹۰، این مکان به ساختمانی چندمنظوره بدل میشود؛ جایی که هر دوره، داستانهای تازهای از مردمانی که از درهای آن گذر میکنند، رقم میزند.
خلاصه داستان: سون وو هه زمانی یک بازیگر کودک محبوب بود اما اکنون نویسنده و گلفروش است. پس از سالها با اولین عشقش، سونگ جه یون، دوباره روبهرو میشود. جه یون که زمانی از خانوادهای ثروتمند بوده اما اکنون برای موفقیت میجنگد، برای رسیدن به اهدافش وارد زندگی وو هه میشود و آرامش او را به هم میزند. این ملاقات، گذشته هر دو را زنده کرده و باعث تغییر در مسیر زندگیشان میشود.
خلاصه داستان: وقتی جین شیو توی نبرد پینگ لینگ شکست خورد.کماندار زن لباس قرمز، فو یی شیائو،با یک تیر فوقالعاده به بزرگترین شاهزاده سو شا،فنگ سوی گه شلیک کرد و اینجوری سرنوشت نبرد رو تغییر داد.اما بعد از نبرد،فو یی شیائو بطور تصادفی از یه صخره سقوط کرد و تمام حافظهاش رو از دست داد.فنگ سوی گه هم تحت تعقیب بود و حسابی خسته شده بود. بطور اتفاقی،این دو دوباره توی ویلا ژنگ نیان همدیگه رو ملاقات کردند. وقتی فنگ سوی گه به فو یی شیائو که حافظهاش رو از دست داده بود نگاه کرد، حس کرد که یه چیزی این وسط مشکوکه.بنابراین تصمیم گرفت که فو یی شیائو رو با خودش ببره تا راز پشت پرده این ماجرا رو پیدا کنه. این دو همچنین سفری رو شروع کردند تا توطئه بین دو کشور رو کشف کنن
خلاصه داستان: سرنوشت طوفانی سه نفر در اطراف رودخانه «گیونگ گانگ» به هم گره میخورد؛ جایی که تمام پول و کالاهای چوسان از آن عبور میکنند. «جانگ شی یول» مردی به درد نخور است که گذشته اش را پنهان میکند. «چوی اون» فردی با اصول و درستکار است که رهبری یک گروه تجاری را بر عهده دارد. «جونگ چون» یک مقام دولتی است که میخواهد فساد موجود در اطراف رودخانه گیونگ گانگ را از بین ببرد. خود رودخانه زمانی پاک و آبی بود، اما اکنون به رودی تیره و گل آلود تبدیل شده که نماد بیقانونی و فساد چوسان است.
خلاصه داستان: داستان درباره بازیگر گمنامی است که پس از از دست دادن خانوادهاش در یک کلاهبرداری فیشینگ، برای گرفتن انتقام مادرش با استفاده از فناوری دیپ فیک به یک باند بزرگ فیشینگ صوتی نفوذ میکند.
خلاصه داستان: داستان درمورد وارث زیبا و جوان خاندان سونگه که به خاطر خیانت نامزد عوضیش ، خواهر ناتنی و نامادریش از دنیا میره اما فرصت تولد دوباره بدست میاره و حالا تصمیم به انتقام گرفته و این قضیه باعث میشه به نامزد مرموزش که انگار هویت های متعددی داره نزدیکتر بشه
خلاصه داستان: در سریال چینی مهاجمان زمان: دلال عتیقه، «وو شیه»، بهطور اتفاقی به یک متن مرموز روی ابریشم برمیخورد که نقشهای پنهان در دل خود دارد. او همراه عمویش و گروهی ماجراجو برای کشف راز آن راهی سفر میشود. در مسیر، با موجودات مرگبار روبهرو میشوند و ماهی برنزی مارشکل عجیبی را پیدا میکنند که پرده از اسرار مدفون برمیدارد ــ تا جایی که عموی وو شیه همراه زنی مرموز ناپدید میشود و آنها را به ماجرایی تازه میکشاند.
خلاصه داستان: در سریال چینی دوقلو: رهبر فرقه «شیائو جینیو» بعد از آنکه خیانت دید و کشته شد، در بدن «لو ژائو» همسر نابینای شاهزاده، دوباره زاده میشود. او با کمک برادر دوقلوی بهظاهر واقعیاش «شیائو رِن»، در مسیری بیرحمانه برای انتقام قدم میگذارد و در این راه رازهای ممنوعه و نبردهای مرگبار قدرت را یکی پس از دیگری آشکار میکند.
خلاصه داستان: داستان درمورد دختری بیست و نه ساله است که خلاف تصورش تو بار کار میکنه و مردی از یه خونواده ثروتمند که مشاور املاکه این دو زیاد باهم جفت و جور نیستن اما مجبورن باشن چون دنبال رابطه جدی نیستن