خلاصه داستان: زندگی یک معمار بازی های ویدیویی و یک دختر دانشگاهی پس از مواجهه با انفجار یک اتوبوس در حال تغییر است. در طول هر بازگشت ، آنها با پلیس برای یافتن حقیقت و تلاش برای نجات مردم بی گناه همکاری کردند.
خلاصه داستان: سریال داستان کارآگاهی را روایت میکند که در شرف بازنشستگی است. او بعد از دریافت یک تماس تلفنی از فردی مرموز، وارد جنگ روانی و نفس گیری می شود که خود را مظنون به قتل دوست قدیمیش میبیند…
خلاصه داستان: ها دونگ سو بخشی از نژاد انسانی جدید به نام “اتصال” است که هرگز نمی میرند. یک شب، ها دونگ سو توسط گروهی از قاچاقچیان اعضای بدن انسان ربوده می شود و چشمش را جدا می کنند. او به زودی متوجه می شود که چشمش به یک قاتل پیوند زده شده. ها دونگ سو اکنون می تواند آنچه را که قاتل سریالی می بیند، ببیند. او قاتل را تعقیب می کند تا از قتل هایش جلوگیری کند…
**
خلاصه داستان: خلاصه داستان :
داستان چهار نفر در تلاش برای رفع امیال و آرام کردن دل شکسته هایشان. جو یون گانگ (سئو جی هی) می خواهد معلم مدرسه شود، اما نتوانست امتحان تدریس خود را قبول کند. او اکنون به عنوان معلم خصوصی کار می کند. او آرام به نظر می رسد، اما چیزی داغ در قلبش نگه می دارد. او فردی است که برای رسیدن به آنچه می خواهد دست به هر کاری می زند. جی نام چول (لی سونگ جائه) از خانواده ای فقیر می آید، اما با زنی از خانواده ای ثروتمند ازدواج کرده است. او یک تجارت را اداره می کند که در واقع متعلق به پدر شوهرش است. جی نام چول در شرکت ناتوان است. هان با دا (هنگ سو هیون) یک زن متاهل است. او به عنوان طراح جواهر کار می کند. درست قبل از ازدواجش، پدر و مادرش ورشکست شدند. او قصد داشت از عروسی خود منصرف شود، اما نامزدش او را متقاعد کرد که با او ازدواج کند. زندگی او به خاطر مادرشوهرش آسان نیست. گو چا وون (لی سانگ وو) به عنوان متخصص پوست کار می کند. او همانطور که پدر و مادرش انتظار داشتند پزشک شد و با هان بادا ازدواج کرد. او کارش را دوست ندارد و می داند که همسرش به خاطر مادرش روزهای سختی را می گذراند، اما نمی داند باید چه کار کند. برادر شوهر او جی نام چول است.
خلاصه داستان: جیانگ لی لی بازنده ای است که به دلیل تصادف مجبور شد وانمود کند خواهر دوقلویش است. او پس از تجربه تضاد شدید بین زندگی یک تهیه کننده درجه یک، که خواهرش است، و خودش، تلاش می کند تا تبدیل به...
خلاصه داستان: خلاصه داستان: داستان سریال درباره کیونگ دا جونگ 18 ساله (Won Ji An) است. کسی که توسط والدینش به عنوان حمل کننده مواد مورد استفاده قرار می گیرد. یک روز مشکلی پیش می آید. او فرار می کند و در یک روستا پنهان می شود. در آنجا او با گونگ یون تاک (Yoon Chan Young) و دوستانش آشنا می شود…
خلاصه داستان: نا می و سون وو که همیشه در مدرسه توسط بقیه اذیت می شوند، تصمیم به خودکشی میگیرند؛ پس از شکست احمقانه و در عین حال مضحک خودکشی، این دو سعی می کنند از چه ری، دختری که زندگی آنها را بدبخت کرده، انتقام بگیرند…