خلاصه داستان: بازرس چا اضافه وزن داره و همین باعث میشه همیشه موقع ماموریتهاش با اتفاقات خنده داری روبرو بشه. او همیشه بهترین تلاششو برای دستگری مجرمان و تبهکاران انجام میده. یک روز بر حسب اتفاقاتی که میفته اون به عنوان یک پلیس مخفی انتخاب میشه که بعنوان مدل وارد یک بخش نمایش شوی لباس بشه و برای اینکه بتونه اینکارو بکنه باید در طول دو هفته ۲۰ کیلو لاغر کنه…
خلاصه داستان: یک حادثه تصادفی باعث میشود که یک شخصیت مانگا به نام “کی کی” که سال ها نقش های منفی داستان را بازی می کرده، وارد کمیک جدید “شب عاشقی با تو” شود و…
خلاصه داستان: دنباله “نبرد در دریاچه چانگین”. سربازان داوطلبان خلق چین (CPV) را در یک کار جدید دنبال می کند و اکنون میدان نبرد آنها یک پل مهم در مسیر عقب نشینی نیروهای آمریکایی است.
خلاصه داستان: این فیلم که 70 سال پیش را روایت می کند، به وقایع نبرد تاریخی نیروهای داوطلب مردمی چین در جنگ کره و شجاعت آنها در مقابل نیروهای دشمن می پردازد …
خلاصه داستان: این فیلم در یک اردوگاه نظامی در زمان جنگ کره در سال 1951 رخ می دهد. رو گی سو یک سرباز کره شمالی در این اردوگاهست که شدیدا به گونه ای از رقص بنام تپ دنس علاقمند میشود و …
خلاصه داستان: هفت شرکت کننده برتر از دو برنامه مختلف مسابقه خوانندگی کره ای و ژاپنی با هم روبرو می شوند. آنها برای نشان دادن توانایی های خود در زمینه خوانندگی با هم رقابت می کنند…
خلاصه داستان: Heiress Bu Yan قبل از ناپدید شدن ، یک شب عاشقانه را با بوکسور می گذراند. بعداً ، او با دوقلوها برمی گردد. Bu Yan از او یو چن برای خون بند ناف برای بچه خود استفاده می کند و در نتیجه عشق است. آنها تاریخ غم انگیز خود را با هم آشکار می کنند.
خلاصه داستان: پس از طلاق والدین لین یو جینگ، او و پدرش به شهری جدید نقل مکان کردند، جایی که او در مدرسه جدیدشان با شن خوان معروف «بدخلق» همنشین شد. آنها با هم آشنا می شوند، از هم جدا می شوند و سپس در دانشگاه به هم می پیوندند.
خلاصه داستان: هیچ کدوم از کسانی که برای جین سانگ (کانگ جی هوان) کار میکنن دل خوشی ازش ندارن. در این میان رو دا (بک جین هه) تلاش میکنه تا اونو به آدمی بهتر تبدیل کنه اما یه روز وقتی خیلی از دستش عصبانی میشه آرزو میکنه که رییسش بمیره! وقتی “جین سانگ” با یه کامیون تصادف میکنه و میمیره کلی خودشو سرزنش میکنه که ای کاش همه اینها یه خواب باشه. روز بعد وقتی از خواب پامیشه میبینه همون روز قبل براش تکرار شده و تا رییسش رو از مردن نجات نده، نمیتونه جلوی تکرار این روز خاص رو بگیره…