خلاصه داستان: سونجی، دختر شیرینی پز و آیندهدار، شبها تحت تأثیر طلسم به شخصیتی شیطانی و غیر قابل کنترل تبدیل میشود و صبح هیچ چیزی به یاد نمی آورد. یک شب با همسایه بیکار خود، گیل گو، آشنا میشود و خانوادهاش او را برای مراقبت از دخترشان استخدام میکنند. گیل گو که به سونجیِ روز دل میبازد، تصمیم میگیرد راز طلسم را حل کند.