خلاصه داستان: یون بوم یک معلم محبوب و دوست داشتنی در سئول است، اما به دلایلی به یک دبیرستان در شهر کوچکی منتقل میشود. در آنجا با سون جه کیو آشنا میشود؛ او عموی یکی از دانشآموزانش، سون هان کیول است. سون جه کیو مردی درشت هیکل و ظاهرا خشن است، اما در واقع شخصیتی گرم و خوش برخورد دارد. او به یون بوم علاقه مند میشود و احساساتش را کاملا صادقانه و مستقیم به او ابراز میکند.
خلاصه داستان: زنی هست که دزدی میکنه به خاطر کمک به مردم و شاهزاده ای که با کارآگاهی اونُ پیدا میکنه، بدون اینکه بشناستش و روحشون با هم عوض میشه و مجبور به محافظت از هم میشن.
خلاصه داستان: در اوایل دوران جمهوری چین، پلیسی به نام آ لای توسط زنی مرموز به نام لو نا نجات پیدا میکند، اما او به کما میرود. آ لای با استفاده از کتابهای مصور او، معماهای مختلفی را حل کرده و سرنخهایی از گذشتهاش کشف میکند، درحالیکه با خطرات فزایندهای که به دنبال موفقیت جدیدش پدیدار میشوند، روبهرو میشود.
خلاصه داستان: در سلسله کین باستان، امپراتور کین شی هوانگ یک ارتش مخفی به نام "ارتش درهم" را اعزام کرد تا راز جاودانگی را کشف کند. با گذشت زمان، اکتشاف و یافته های ارتش ناپدید شد و ماموریت و سرنوشت آنها در بسیاری از موارد پنهان شد.
خلاصه داستان: داستان یک قاتل زنجیره ای به نام یئونگ هون است که 11 نفر را به قتل رساند و مصاحبه ای ویژه با سون جو، یک خبرنگار کهنه کار که به دنبال یک اسکوپ است، ارائه می دهد.
خلاصه داستان: در اول سال هزار و نهصد و سی تو شانگهای جسد دختر دانشجویی تو خوابگاهش پیدا میشه و طی تحقیقات بازرس مسئول با دختر دانشجویی که عاشق رمانهای پلیس یه برخورد میکنه و این دیدار منجر به کشف یک آدم ربایی هفده ساله میشه
خلاصه داستان: داستان درباره دو برادر دوقلوست که پس از جدایی والدین جدا از هم زندگی میکنند؛ یکی در آمریکا و دیگری در کره. برادر کوچک تر هر تابستان به کره میآید و در این مدت با برادر خود و دختر همسایه، سونگ ها کیونگ، وقت میگذراند. ها کیونگ که از کودکی به او علاقه پیدا کرده، هرگز نتوانست احساسش را بیان کند. حالا در بزرگسالی، یکی معمار موفق است و دیگری کارمند حوزه معماری، اما حادثهای که دو سال پیش رخ داد، زندگی آنها را برای همیشه تغییر داده است.
خلاصه داستان: یک علاقهمند به گلهای درونگرا در دبیرستان، با دادن گل به یک هنرمند بصری که از عشق متنفر است در لحظات کلیدی زندگیاش، دل او را میرباید. در طول سالهای باقیماندهشان در دبیرستان، عشق پرشورشان به تدریج به سمی تبدیل میشود. در نهایت، آنها باید بیاموزند که عشق، مانند گلها، تنها زمانی شکوفا میشود که مراقبت شود و گاهی رها کردن تنها راه رشد است.
خلاصه داستان: لین شی دختری سرشار از قدرت و سرزندگی است، ضریب هوشی بالایی دارد و عاشق فیلم های ترسناک است. وقتی کسی دچار مشکل میشود، او تبدیل به یک قهرمان می شود و به راحتی مشکلاتش را حل می کند. در همین حال، جی جون زینگ مردی سرد، ساده و درونگرا است که دانشجوی برنامه نویسی کامپیوتر، همکلاسی و دوست لین شی است. او ممکن است در ظاهر فردی سرد به نظر برسد، اما در واقع، مردی خونگرم است که در نشان دادن احساسات زیاد خوب عمل نمیکند. این دو…
خلاصه داستان: در جهان خدایان ، خدای گلها ، نوزاد تازه بهدنیا آمدهش«جینمی» را طلسم عشق میکند تا نتواند عاشق شود و زجر و اندوه عشق را تجربه کند. او را در قطره آبی در سرزمین گلها پنهان میکند. اما قلم تقدیر [سرنوشت عشق] را رقم زده است. و این داستان روایتکننده عشق و جنون، گذشت و فداکاریست.