خلاصه داستان: یک تاجر بی رحمانه به دنبال انتقام از یک خانواده ثروتمند است ، اما به طور غیر منتظره ای برای دختری که دنبالش بود سقوط می کند و باعث می شود نفرت وی از بین برود.
خلاصه داستان: داستان کشف حقیقت در شبی که همه چیز در هم تنیده میشود، شبی که مین ته با جسد برادرش روبرو میشود ، همسرش ناپدید میشود و کتاب رمانی که همه این اتفاقات را پیشبینی کرده بود..
خلاصه داستان: یانگ سای وی که روز عروسیش توسط شانگ گوان ژه دزدیده میشه و چهره هاشون باهم عوض میشه و شب عروسی شانگ گوان ژه با چهره ی یانگ سای وی کشته میشه و اون فکر میکنه مردی که قرار بوده باهاش عروسی کنه قصد کشتنش رو داشته ولی بعد متوجه میشه که اون عمیقا دوساش داشته و افراد دیگه ای پشت پرده ی ماجرای این دو نفرن
خلاصه داستان: در اینجا، نوجوانان خیرهکننده از سراسر جهان گرد هم میآیند تا در آکادمی استارلایت آموزشهای حرفهای دریافت کنند و از مرزهای زبان و فرهنگ عبور کنند و با استعداد و اشتیاق خود صحنه را شعلهور کنند. از طریق همکاری شدید ...
خلاصه داستان: داستان عاشقانهای با پل تکلوگ که در آن سوک جی وون و یون جی وون که در یک روز و با همین نام متولد شدهاند و نسلها دشمن یکدیگر بودهاند، پس از ۱۸ سال دوباره به هم میرسند.
خلاصه داستان: داستانی درباره گروهی از افراد با تواناییهای ویژه که برای زنده ماندن خود را به عنوان اعضای خانواده در میآورند و از روشهای منحصربهفردی برای غلبه بر جنایتکاران شرور که آنها را تهدید میکنند استفاده میکنند.
خلاصه داستان: یه طراح بازی که اتفاقی درگیر فضای واقعیت مجازی که خودش طراحی کرده میشه و حالا مجبوره با مشتریش بازی کنه و این دو هر روز در حین بازی باهم مشکلات بازی رو رفع میکنن
خلاصه داستان: لی هان شین، بازرس آزادی مشروط زندانیان است. او با افراد فاسدی که سعی در سوءاستفاده از سیستم دارند مقابله میکند و عدالت را به شیوه خودش اجرا میکند…
خلاصه داستان: دو ژائو دختريه كه به خاطر مرگ مادرش تو سن کم و خیانت همسرش از عشق و خانواده ناامید میشه.برای حفاظت از خودش و املاک خانوادگیش با نامادریش درگیر میشه و تصمیم میگیره تو یه روستای دور افتاده زندگی کنه و به تحصیل بپردازه تا اینکه ...
خلاصه داستان: شن زینگ رو پس از بازگشت به دبیرستان قدیمی خود به خانه دوست پدرش نقل مکان کرد و در آنجا با پسرش لو زینگ یان آشنا شد. در حالی که این دو در ابتدا با هم کنار نمی آمدند، با صرف زمان بیشتر توانستند به هم نزدیکتر شوند...
