خلاصه داستان: داستان این سریال فانتزی حول افرادی می چرخد که زندگی جاودانه ای دارند. دان هال (Lee Jin Wook) ششصد سال پیش یک افسر نظامی بوده که در حین انجام یک ماموریت تبدیل به یک بولگاسال شده و از آن زمان تاکنون یک زندگی جاودانه داشته است؛ مین سانگ وون (Kwon Na Ra) زنی است که در طول ششصد سال گذشته مرتب مرگ و تناسخ را تجربه میکند در حالیکه زندگی های قبلی خود را نیز به یاد دارد…
خلاصه داستان: هان یی نا (Kang Han Na) یک خون آشام 800 ساله است. او وقتی به طور غیر قابل انتظاری تبدیل به یک اینفلوئنسر پرطرفدار می شود، سعی میکند مخفیانه از قدرتش برای کمک به آدمای نیازمند استفاده کند…
خلاصه داستان: داستان شکارچیان شیاطینی را روایت می کند که تحت عنوان کارکنان یک رستوران رشته فروشی به زمین می آیند تا ارواح شیطانی که برای زندگی جاودانه به زمین بازگشته اند را تسخیر کنند. سو مون ، جانگ چئول جونگ ، دو ها نا ، چو ما اوک و چوی جانگ مول ، اعضای این گروه هستند که هرکدام یک نیروی منحصر به فرد دارند…
خلاصه داستان: چا چا وونگ (Park Hae Jin) یک شعبده باز محبوب است که ترفند هایش بیننده ها را مجذوب خود می کند. او دستیارانی مخفی دارد که عده کمی در جریان هستند. در واقع آنها روح هستند که چا چا وونگ ترسی از آنان ندارد و مانند زیردستانش با آنها رفتار می کند. یک روز مسیر او با گو سول هه (Jin Ki Joo) گره می خورد. گو سول هه یک افسر پلیس جوان است که از قضا قادر به دیدن ارواح می باشد اما از آنها می ترسد…
خلاصه داستان: ریو سان یک ستاره محبوب است که همیشه مورد توجه بوده؛ زندگی او عالی بنظر می رسد اما سخت گیری های صنعت سرگرمی باعث می شود او خودکشی کند. از طرفی ایم سول کسی است که یک سانحه در کودکی باعث شد از رویاهایش دست بکشد؛ اما شنیدن آهنگ های ریو سان به او آرامش داد و از همان زمان طرفدار سرسخت او شد. بعد از شنیدن خبر خودکشی، او به طور معجزه آسایی به 15 سال قبل می رود و برای جلوگیری از آینده غم انگیز ریو سان تلاش می کند…
خلاصه داستان: کیم دوک پال یک گانگستر 47 ساله و مرد شماره 2 گروه خود است. او به خاطر پدر و مادر فقیرش درس نخوانده، اما آرزوی تحصیل در دانشگاه دارد. یک روز، کیم دوک پال، مرد جوانی به نام سونگ یی هون را می بیند که قصد دارد خود را بکشد. در آن زمان، روح کیم دوک پال، وارد بدن دانش آموز 19 ساله دبیرستانی می شود؛ کسی که قربانی قلدری و خشونت بوده و همین باعث شده بخواهد جان خود را بگیرد…
خلاصه داستان: او که توسط رئیسش مورد آزار و اذیت قرار می گیرد، شبانه روز کار می کند،تنها چیزی که لازم است شیوع زامبی است تا او در نهایت احساس زنده بودن کند.