خلاصه داستان: تاکومی پس از از دست دادن همسرش میو ، زندگی آرامی را با پسر شش سالهاش یوجی میگذراند. یوجی بیوقفه به یاد قولی که مادرش به او داده بود میافتد: "یک سال دیگر، وقتی باران بیاید، دوباره با شما خواهم بود." در اولین سالگرد درگذشت او، تاکومی و یوجی در حال قدم زدن در جنگل هستند که با زنی روبرو می شوند که زیر باران ایستاده است او شباهت عجیبی به میو دارد، اما به یاد نمی آورد که او کیست یا در آنجا چه می کند.
خلاصه داستان: شوتا کادوماتسو که به امید پیدا کردن مرد آینده اش به مدرسه ای پسرونه منتقل میشه ، اما به بدترین کلاس مدرسه که مملو از احمقا و بازنده هاست منتقل میشه ...
خلاصه داستان: در سال 1938 زمانی که کره دست ژاپنی ها بود دختری به نام جو ران به یک مدرسه شبانه روزی در توکیو منتقل میشود. اتفاقات عجیبی در جریان است و جو ران به دنبال پیدا کردن راز پنهان این مدرسه است…
خلاصه داستان: کی سه ، کمدینی است که بعد از مرگ پدرش یک شبه از کار بیکار می شود. او تصمیم میگیرد به زادگاهش برگردد، جایی که با دوستان قدیمی خود ملاقات می کند و…
خلاصه داستان: یک زن 28 ساله که از ازدواج خود ناراضی است ، یک تکه شکلات عجیب و غریب را می خورد که او را به خود 17 ساله منتقل می کند ، زمان قبل از ملاقات با همسرش...
خلاصه داستان: یو جون، یک پیانیست آیندهدار، به دلیل مصدومیت مچ دست مجبور میشود از علاقهاش دست بکشد و برای درمان به کره بازمیگردد. در حالی که در کالج پدرش تحصیل میکند، در یک اتاق تمرین قدیمی در دانشگاه با زنی مرموز به نام جونگ آه آشنا میشود…
خلاصه داستان: "جائه پیل" و "سانگ گو" که خود را سرسخت معرفی می کنند به خانه رویایی خود به سبک اروپایی نقل مکان می کنند. هنگامی که بازدیدکنندگان ناخواسته وارد می شوند، روح شیطانی مهر و موم شده ای را در زیرزمین بیدار می کنند و هاله ای تاریک شروع به احاطه می کند. خانه.
خلاصه داستان: در کشمکش قدرت، شاهزاده کی جانشین ولیعهد را میکشد. زغالفروش، تیان آنیه، در این آشوب دوست و دشمن گرفتار میشود و گذشتهاش و راز مرگ ساکنان شهر لیانگ فاش میشود.
خلاصه داستان: کشیش مین چان با ورود یک مجرم سابق به کلیسایش دچار تردید میشود. پس از یک وحی الهی، او باور میکند که این فرد پسرش را ربوده و تصمیم میگیرد عدالت را اجرا کند. در همین حال، کارآگاهی که درگیر گذشته تلخش است، پرونده را دنبال کرده و به هر دوی آنها مشکوک میشود