خلاصه داستان: داستان یک قاتل زنجیره ای به نام یئونگ هون است که 11 نفر را به قتل رساند و مصاحبه ای ویژه با سون جو، یک خبرنگار کهنه کار که به دنبال یک اسکوپ است، ارائه می دهد.
خلاصه داستان: داستان دربارهی رقابت بی امان میان اعضای «شیکگوپا»، بزرگترین سازمان در شهر یونگدو است. در آستانهی انتخاباتی برای تعیین رئیس بعدی، اعضای این گروه در حالی که هر کدام دنبال رویا ها و جاه طلبی های خود هستند، با رقابتی عجیب و معکوس، سعی میکنند این مقام را «به گردن هم بیندازند» و آن را به دیگری پیشنهاد کنند.
خلاصه داستان: مان سو پس از اخراج ناگهانی از شغلی که 25 سال برایش زحمت کشیده بود، در آستانه از دست دادن خانه و خانواده قرار میگیرد. او با نا امیدی تلاش میکند موقعیتی ارزشمند در شرکت «مون پیپر» به دست بیاورد، اما میداند که رقیبان دیگری هم هستند که صلاحیت مشابهی دارند. پس نقشهای میکشد: ایجاد یک شرکت جعلی و حذف رقیبانش یکی پس از دیگری.
خلاصه داستان: این فیلم داستان یک خون آشام 500 ساله است که تصمیم گرفته با داشتن یک آرایشگری کوچک همانند مردم عادی زندگی کند. تا اینکه با صاحب مغازه به مشکل برمیخوره و بعد پسری رو میبینه که باعث میشه دوباره عطش او برای خون بعد از مدت ها بیدار شود…
خلاصه داستان: جانگ مین رائه یه دانش آموز تنهاست. او مجبوره با پدر الکلی خود زندگی کنه. دلخوشی او بازی های آنلاین ویدیویی و نوشتن داستانه. زندگیش جایی عوض میشه که “یک هاب” یکی از بچه های معروف مدرسه سعی میکنه باهاش دوست بشه. او همچین از طریق بازی های ویدیویی با پسر جوانی آشنا شده…
خلاصه داستان: داستان گروهی از دوستان دوران کودکی را به تصویر می کشد که پس از مدت ها انتظار، راهی سفری به تایلند می شوند اما درگیر اتفاقات پرهرج و مرج و ماجراجویی های غیر منتظره می شوند.چهار مرد با شخصیت ها و مشاغل متفاوت برای تحقق رویای مشترک خود، یعنی “رفتن به تایلند و لذت بردن از سفر” که از دوران مدرسه در سر داشتند، پول پس انداز می کنند.
خلاصه داستان: سه دختر جوان — میساکی، یوکا و ساکورا — در خانهای قدیمی در یکی از گوشههای توکیو زندگی میکنند. آنها اگرچه خویشاوند نیستند، اما دوازده سال است که با هم زندگی میکنند و پیوند عمیقی میانشان شکل گرفته است. در زندگی آنها، عشق یکطرفه و احساساتی که هرگز ابراز نشده، پنهان در پس خندهها و لحظههای سادهی روزمره است
خلاصه داستان: “کوان یو” (جی چانگ ووک) در زندگی واقعی یه آدم بیکاره ولی در دنیای بازی های مجازی یه لیدر حرفه ایه.او در حالی که در یک کافه مشغول بازی کردن بوده به قتل یکنفر متهم میشه و به حبس ابد محکوم میشه. او به کمک یه هکر و دوست گیمر خود سعی میکنه تا بی گناهیش رو اثبات کنه…
خلاصه داستان: هوسک (جونهو) دوست داشتنی اولین مرد گیسانگ در چوسان است دوره ای که زنان از ظلم و ستم رنج میبرند. هه وون (جونگ سو مین) نیز یک زن زیبا و با بینش است که در جستجوی عشقی حقیقی است…