خلاصه داستان: یک قاضی موفق و مشهور پس از حادثهای غیر منتظره از شغلش استعفا میدهد و به عنوان وکیل در سازمانی غیرانتفاعی مشغول میشود. او در کنار همکار ایده آل گرایش، تلاش میکند با استفاده از پول شرکت های بزرگ، از قربانیان بیدفاع حمایت کند و عدالت واقعی را برقرار سازد.
خلاصه داستان: لی جی هیوک مردی موفق، سرد و البته شوخ طبع است که پس از تجربه ای تلخ، معنای واقعی زندگی را درمییابد. در کنار او، جی اون اُ، دختری پرشور که زمانی عاشق او بوده، و پارک سونگ جه، دوست ثروتمند اما تنها، قرار دارند. روابط بین آنها با پیچیدگیهای عاطفی، تضاد میان عشق، دوستی و بازسازی خود واقعی، گره میخورد.
خلاصه داستان: سیلی عظیم سیاره زمین را دربرمیگیرد. مردم، از جمله آن ناو هی زو، در تلاش برای زنده ماندن هستند، در حالی که ساختمان آپارتمانی محل سکونتشان به تدریج در آب فرو میرود. آن نا یک پژوهشگر توسعه هوش مصنوعی است. هی زو عضو یک تیم امنیت منابع انسانی است و در تلاش است آن نا را از این وضعیت فاجعه بار نجات دهد. اما چرا هی زو تا این حد مصمم به نجات آن ناست و چه کسی پشت این ماجرا قرار دارد؟
خلاصه داستان: عاشقانه بین مرد و زنه که نخستین بار در ۲۰ سالگی همو ملاقات کردن ولی مسیرشون به جدایی ختم شده ولی بلاخره بعد از مدت ها همو به طور غیر منتظره ملاقات میکنن و اتفاقات عاشقانه و خنده داری براشون میوفته.
خلاصه داستان: لو کونگ ون، رمان نویس، در تنگنای زندگی قرار گرفت و تصمیم گرفت رمان خود "کشتن خدا" را با دستان خود نابود کند. در دنیای رمان، قهرمان داستان نیز برای مقاومت در برابر از پیش تعیین شده، سفری مقاومت را آغاز کرد...
خلاصه داستان: شیِه هوآیآن، پسر بنیانگذار ارتش «هوبِن»، از قتلعام خانوادهاش جان سالم به در میبرد. پس از ده سال زندگی پنهانی و تحمل رنج، با هویتی جعلی به چانگآن بازمیگردد تا هم انتقام خون خانوادهاش را بگیرد و هم از سرزمین و امپراتوری محافظت کند. اما…
خلاصه داستان: در جامعه ای که عدالت ناپدید شده است، فقط یک تماس تلفنی کافی است. داستانی درباره انتقام خصوصی از شرکت تاکسی مخفی به نام Rainbow Transport و راننده تاکسی کیم دو گی که به جای قربانیان مظلوم، از کسانی که به آنان ظلم شده است انتقام میگیرد.
خلاصه داستان: داستان دربارهی ولیعهد “یی گانگ” است که پس از مرگ همسرش تنها به فکر انتقام بود. او با بازرگانی به نام “پارک دال ای” آشنا میشود که شبیه همسر درگذشتهاش است. به شکلی اسرارآمیز روحشان با هم جابهجا میشود و ماجراهای پر از آشوبی آغاز میگردد.
خلاصه داستان: داستان درمورد تنها دختر شر و شیطون و تازه وارد بخش ایه که میخواد شروعی تازه تو دبیرستان داشته باشه اما خیلی زود شوخی و اذیت های همکلاسیهای پسرش شروع میشه تا کلافه بشه و از بخش ای بره او که همه رو موتیا صدا میزنه باهاشون درگیر میشه ورفتارشون رو متقابلاً جواب میده و در این بین دوستی های غیرمنتظره ای شکل میگیره
خلاصه داستان: زمانی که جین سن در زندگیاش به نقطه پایینی میرسد، از وو لی، پسر روستایی که زمانی از او حمایت میکرد، تماسی دریافت میکند. روحیه اتکا به خود وو لی، جین سن را به حرکت در می آورد و او را وادار می کند تا وو لی را که در شرف ترک تحصیل است، بیاورد...