خلاصه داستان: دونگ جین، به خاطر میجونگ که از کودکی به او علاقه داشت و به “جادوگر” معروف بود، رشته آمار را انتخاب کرد. همیشه اتفاقات عجیب و غریبی در اطراف میجونگ رخ میداد، مثلا تمام پسرهایی که به او علاقه داشتند یا میمردند یا دچار حادثه میشدند. 10 سال پس از فارغالتحصیلی، دونگ جین تلاش میکند ثابت کند که حوادث ناخوشایند اطراف میجونگ تقصیر خودش نیست…
خلاصه داستان: یک دانش آموز دبیرستانی مبتلا به فراموشی سعی می کند آنچه را که برای او اتفاق افتاده را کشف کند. همه او را به مشکلات عمیق تر می کشاند و در نهایت تاریکی را آشکار می کند که نمی توانست تصورش را هم بکند.
خلاصه داستان: دختری در یک آزمایشگاه مخفی از خواب بیدار می شود و کیونگ هی را ملاقات می کند که سعی دارد از او در برابر یک باند محافظت کند. هنگامی که گروه در نهایت دختر را پیدا می کنند، آنها توسط یک قدرت غیر منتظره غرق می شوند.