خلاصه داستان: آیا یک مرد مطلقه دلشکسته می تواند عشق ورزیدن را دوباره یاد بگیرد؟ یئو گوک دائه (جونگ یونهو) یک سرآشپز با استعداد است که قلب شکسته خود را از طلاق در پشت رفتار وقیحانه خود پنهان می کند. او یک مغازه دوسیراک (جعبه ناهار) خانگی دارد و در آنجا دسیرک میسازد.
خلاصه داستان: جانگ یون ها کوچکترین دختر یک خانواده چابل است. با وجود ثروتش، او به صورت پاره وقت در یک بازار مواد غذایی کار می کند و هویت واقعی خود را به عنوان یک وارث پنهان می کند، زیرا تنها چیزی که واقعاً می خواهد این است که مردی را پیدا کند که او را برای خودش دوست داشته باشد...
خلاصه داستان: وانگ سو شاهزاده گوریو است که سرنوشت نفرین شده ای دارد. او مجبور شد با آخرین شاهزاده باله، شین یول ازدواج کند. او با سرنوشتی به دنیا آمد که نور کشور دیگری شود. اما به خاطر این سرنوشت، او مجبور است ...
خلاصه داستان: جین وو مرد جوانی است که به بیماری Hyperthymesia مبتلاست که به او اجازه می دهد همه چیز را با جزئیات به خاطر بسپارد. برای اینکه ثابت کند پدرش بی گناه است، وکیل می شود و تیمی را برای حل پرونده های مختلف با استفاده از او تشکیل می دهد.
خلاصه داستان: نا بونگ سان ترسو توسط روح یک زن جوان با اعتماد به نفس تسخیر می شود که به دنبال حل یک کار ناتمام خود با وصل شدن به رئیس بونگ سان، سرآشپز معروف کانگ سان وو است.
خلاصه داستان: جی سوک به دلیل بدهی های پدرش با شرایط سختی روبرو می شود و شروع به تعقیب وام دهندگان می کند. وقتی یک سری اتفاقات رخ می دهد، جی سوک باید با هویت یون ها (زنی از خانواده نخبه) زندگی کند، زیرا او دقیقاً شبیه یک یون ها است.
خلاصه داستان: یک زن جوان بدهکار از یک مرد خوش تیپ پیشنهاد می کند تا برای کار در یک قایق تفریحی مجلل با رئیسش، رئیس قدیمی سخت و ناتوان یک شرکت بزرگ، درخواست کار کند، جایی که آنها می توانند او را دستکاری کنند تا به ثروتش دست پیدا کنند.