دانلود سریال When the Phone Rings ۲۰۲۴
با بازی یو یون سوک و چه سو بین
نام ها: وقتی تلفن زنگ میزند
محصول: ۲۰۲۴ کره جنوبی از شبکه MBC
ژانر: هیجان انگیز | معمایی | عاشقانه | درام
تاریخ پخش: Nov 22, 2024
قسمت ها: ۱۲
روز های پخش: جمعه و شنبه
مدت زمان: ۶۰ دقیقه
جایگزین شک و تردید
**
مدیر دوبلاژ: زهرا کمالی
ناظر کیفی: امیرمهدی شریفی
صداپرداز قسمت اول: پاکراد رادمنش
دوبله شده توسط گروه هنری هیوا
صدابازیگران قسمت اول:
امیرمهدی شریفی
زهرا کمالی
شهاب شجاعی
علیرضا جعفری
حنا مودی
شقایق مهرابی
مریم حیدری
پاکراد رادمنش
سهیل محمدیان
عارف احمدی
طاهره نوروزی
داوود منفرد
یه چیزی
سائون پیش اون ماهیگیره بوده (حالا نمیدونم باباشه یا بزرگش کرده یا پیشش کار میکرده) و یه جا مرده تو ظرفش ماهی میزاره و اونم میخوره
بعد چطور ماهی ای که مامانش بهش دادو نخورد؟
صرفا نخواست حرفشونو گوش کنه؟ چون ازشون متنفره و می خواد انتقام بگیره؟
بعضیا فتن که یکی از برادر های دوقولو سانگ وو روانشناسه هسش این کاملا غلطه … چون سرپرست یتیم خونه اون رو از بچگی میشناسه اون سرپرست اشاره کرد به دوقولوها ! اگر سا اون یکی از دوقولوهاس من احتمال میدم اون قلشو خفه کردند … چون همش خواب غرق شدگی میبینه … اما احتمال قوی تر من پسر که در حال غرق شدنه همون سا اون واقعیه که اون مرد ماهیگیر تایید کرد زنده هسش
در حسرت این موندم مثل فیلما یهویی در حال افتادن باشم یکی منو نگهداره😂
بنظرم سریالش خیلی تخیلی هستش صحنه های عاشقانه های یهویش اصلا تو دنیای واقعی اتفاق نمیوفته🥲
کیدراما یسری کلیشه های جدا نشدنی دارن و یجورایی امضای کیدراماس … سریال جهت سرگرمی ساخته شده وصرفا نباید انتظار داشت در واقعیت اتفاق بیافته . در زندگی سعی کن خودت دست یکی دیگه رو بگیری ( جدا از جنسیت و سن و … ) بعد میبینی که چیزهای تو سریال ها هم می تونن اتفاق بیافتن !
اره
به نظر منم همه چیز از یه تصور از یه خیال شروع میشه و این ماییم که می تونیم اونو تو زندگی واقعی بیاریم
سلام میشه باخانواده دید یا سانسور نیست؟
من ترجیح میدم سریالا رو تنهایی ببینم و لذت ببرم
بدون سانسوره عزیزم
یه چندتا صحنه کیس داره که سانسور نشدن
مطمئن نیستم لی برداشت من اینه که :
1. بک سا اون واقعی همون آدم ربا هست که ماهی هم دوست داره و اولین قسمت هی جو را تو ماشین گروگان گرفت .
2. مادر بک سا اون پشت همه ایناست . پارک دو جو را مامور انتقام کرده چون باخراب کردن بک سا اون تقلبی در واقع از نام خانوادگی خانواده همسرش که پدر همسرش تلاش داشت حفظ بشه داره انتقام میگیره. یادتون باشه با شراب رو عکسش تف هم کرد.
3. بین افراد حاضر فقط پارک دو جو توانایی گوشی رمز دار و اون سیستم هکری پیشرفته را داره و یادتون باشه قسمت اول به سرعت شماره ۴۰۶ را تکرار کرد .
4. حالا این سناریو هست که پارک دو جو برادر دوقلوش توسط بک سا اون واقعی کشته شده و این نمیدونه اون سایکو همون بک سا اون واقعی( قاتلش) هست و داره از آدم اشتباهی انتقام میگیره .اینکه بک سا اون تقلبی برادر دوقلوی پارک دو جو باشه یا نه چون فعلا همه صحنه ها نشون میداد پیش ماهیگیر بزرگ شده یکم سخته بخوام نتیجه گیری کنم ولی خب نمیشه رد هم کرد!. در هر صورت تمام اون ناپدیدشدن های یتیم خونه به همین بک سا اون واقعی مربوط هست.
۵. روانپزشک برخلاف تصور آدم بدی نیست و فقط داره کارشو انجام میده.
یون سوک پست جدیدشوو دیدین
من نمیدونستم سگی که باهاش قدم زدن (تو رویای هی جو) واقعا سگ خودش باشه..خیلی جالب بود برام
پشت صحنشو دیدین سوبین دویید سمت سگه…یون سوکو دیگه اصن ندید 🙂
وای من چقد پشت صحنه های این سریالو دوس دارم
چقد تمرین و تکرار دارن
خیلی زحمت داره کارشون
واقعا دمشون گرم..تک تکشونو دوس دارم
من جدیدا تو هر جمعی میرم هر جور شده بحث این سریالو پیش میکشم ببینم داره میبینه اگه نه بهش پیشنهاد میدم :)))))
و اینکه اولین باره دارم در حال پخش سریال میبینم و کیف میکنم و سریال اینقد ذهنمو مشغول کرده و دارم پشت هم راجع بهش کامنت می نویسم.
آره حتی توی یه مصاحبه هی جو گفت که وقتی دیدم یون سوک سگشو آورده منم خواستم سگمو بیارم😂
منم از پشت صحنه هاش خوشم میاد، بنظرم راحتی و صمیمیت عوامل فیلم خصوصا کاپل اصلی خیلی میتونه روی بهتر شدن سریال اثر بذاره اصلا ناخودآگاه دوست داری ببینی.
مثلا نسل خورشید و یا سقوط بروی تو هم سریالهایی بودن که موفق بودن و من خیلی دوست داشتم کاپل اصلی اونام چه پشت صحنه چه جلوی دوربین کیمیستری خوبی داشتن تاجایی که به ازدواج ختم شدن اگرچه سرانجام کاپل نسل خورشید جدایی بود ولی موقع سریال خیلی شیمی خوبی داشتن
سریال در حال پخش یه شمشیر دو لبه است
هم عذابت میده چون باید هفته به هفته منتظر بمونی تازه ممکنه پخشش عقب بیفته
هم در حال پخش دیدنش یه هجان خاصی داره که ادم دیونش میشهه😁
من تا قبل قسمت قبل میگفتم همون گروگانگیر هی جو ، بک سا اون واقعیه ولی از این قسمت شکم به سانگ وو بیبشتر شده چون رفتارش توی ماشین با هی جو یجوری بود مخصوصا وقتی بهش گفت فک کردم فقط من میدونم که میتونی حرف بزنی اصلا حس خوبی بهم نداد ولی اگه سانگ وو بک سا اون واقعیه پس چجوری روانپزشک شده اینکه انقدر تو بچگیش روانی بوده که به راحتی حیوونا رو میکشته چجوری میشه که بتونه خودشو کنترل کنه و تازه پزشک هم بشه بعد این اصلا ویدیو یوتیوب میگیره و میزاره مگه میشه مامان باباش خبردار نشده باشن و جلوش رو نگرفته باشن یا مثلا اینکه بچه های پرورشگاه ناپدید شدن احتمالا کار بک سا اون واقعی بوده و بلایی سرشون اورده ولی اگه سانگ وو خود بک سا اونه چرا باز باید بیاد سراغ این پرونده یعنی میخاسته بک سا اونی که جایگزین خودش شده رو به عنوان قاتل گیر بندازه و راهی زندان کنه و اینجوری انتقام بگیره ؟ ولی خب ممکنه که خودشم گیر بیفته کلا هر بار بهش شک میکنم باز میبینم دلایل زیادی پشتش هست که نقض میکنه که سانگ وو بک سا اون واقعی باشه اصلا چجوری با اون سایکوعه اشنا شده به عنوان روانپزشک و بیمار همو ملاقات کردن ؟ فقط یه نکته دیگه
نه سانگ وو ممکنه پشت ماجرای گروگانگیره باشه چون میخواسته یجورایی دختره نجات بده ( با ادامه دادن تماس تلفنی و تهدید و طلاق و…) مثلا و فک میکنه سا اون همون سایکوعه هست که تو بچگیش دیده
خب خب خب…
نظر من راجب سریال اینه همونطور که خودتون میدونید بک سا اون. ..سا اون اصلی نیست
و اینجا پیش میاد سا اون کیه؟
۱- بعضیا میگن بچه پرد بزرگ سا اون واقعیه دلیل این بوده که میگفتن بک سا اون شبیه پدر بزرگشه واینا…
۲_بعضیا هم میگن عصو بچه های یتیمی بوده که گم شدن و این حرفا
نظرمن بیشتر روی دومیه شاید بپرسین چرا؟
فکت اول نمیخونه چون دی ان ای دوتا داداش چون از یک پدر هستند نباید مقدار درصد کمی شبیه به هم باشه؟ و اینکه بقیه نمیدونستند سا اون سااون واقعی نیست که برای همین ذکاوتش رو به پدر بزرگش ربط میدادند چون پدر بزرگش ادم خیلی کله گنده ای بوده..
در طرف دیگه اگه سا اون یکی از قل ها بوده باشه خودش خبر نداره داداش داره؟اخه هیچ اشاره یا عالاقه به دنبالش گشتن نداره
و اینکه بعضیا میگن شاید منشی پارک برادر سا اون باشه اما منطقی نیست چون از نظر سن سال هم به هم نمیخورن…
از طرف دیگه فیلم جوری نشون میده ک سا اون واقعی روانشناسیت.. و گفته شده سا اون واقعی بخاطر این جایگزینش کردن چون ادم کشته بوده و میل به قتل داشته.. ولی اینجا یه سوالی پیش میاد اونم اینه که چرا خودش پی مفقودی های پرورشگاه رو گرفته ..خب این به ضرر خودشه مگر اینکه بخواد از خوانوادش انتقام بگیره حتی به قیمت جونش
و یه فرضیه دیگم هست اینکه ممکنه روانشناس عضوی از بچه های پرورشگاه باشه و با کمک یه نفر دیگه که بک سا اون رو اذیت میکنن میخوان انتقام بچه های مرده رو بگیرن اما اونا نمیدونن که بک سا اون ، اون بک سا اون قاتل نیس
😂😂مغزم پوکید
نظرتون چیه؟
بچه ها به نظرم پارک دو جه نمیتونه اون کسی باشه که هی جو رو هل داده چون صحنه هارو که دوباره نگاه کنید کاملا دو جه توشون هست و داره کمک میکنه جمعیت رو سر و سامون بده
و یه فکت اینکه…
روانشناسه همون کسیه یکی داره تو برکه خفش میکنه و سا اون نگاش میکنه که ماهیگیره نمیذاره
چون روانشناسه نقاشی انگشتر اون شخصی که داشت خفش میکردو کشیده بود تو قسمتای قبلی
یادم رف اسپویل بزنم
طرح انگشترو از رو تابلو (تو اون خونه که الان خالیه) دیده بود
آقا عاشق آقای کانگم فقط 😂😂 خیلی نمکه،
خصوصا تو قسمت ۵ اونجا که با مترجمای اشاره نشستن رستوران و دو جو صدای بدون مبدل رو دریافت میکنه میاد سا اون رو درگوشی صدا میکنه آقای کانگ به دوجو اشاره میکنه که با منی؟ بیام؟ 😂🤦
مخصوصا مکالمه هاش با زنش (تو اتوبوس مثن که بک سائون دید و داشت اداشو در می آورد) کللللللی خندیدم من
راجع به رئیس کانگ (شاید یه شک بی ربط باشه ولی…)
اگه یادتون باشه تو قسمت اول (اولین باری که سایکو خودشو نشون داد، آخرین تماسو رئیس کانگ جواب داد (با اینکه سائون نمی خواست جواب بده)
و تو قسمتی که رسیده بودن بالای کوه اول از همه اون بود که اخطار داد مواظب باشن مبادا نیفتن پایین
نمیگم اون انداختتش (اصن نزدیک هی جو نبود)
ولی اگه کسی باشه که خبر از سائون و کار و اداره و اینارو به اربابه سایکو برسونه چی؟
حس میکنم میدونه هی جو زن سائونه
عکس العملش به بغل کردن هی جو تو اردویی که رفته بودن
یا اینکه یکی از همکاراش گفت که تو گفتی تو روز مصاحبه اینا یه جرقه ای (اسپارک) بینشون بود
به همه شک کردیم فقط این مونده بود :)))))
ولی خب گفتم بگم !!!!
توی قسمت هشت نشون داد که بک سا قلابی توی پرورشگاه نبوده.
یعنی ربطی به داستانهای یتیم خونه نداره
احتمالا بک سا واقعی که سایکوعه یه بلایی سر بچه های یتیم خونه آورده چون اون خانواده ای نداشتن که پیگیری کنند و پدربزرگ هم ماستمالی کرده هر جنایتی که اون کرده و بعدشم پدربزرگ دیده این سایکو بزرگ بشه فاجعه میشه پس سر به نیستش کرده
اون صحنه ای که یکی داشت پسربچه رو غرق میکرد اون مرده پدربزرگه بود، همونی بود که مادره روی عکسش نوشیدنی شو پاشید.
و روانشناسه الان اینجاست که اون پرونده رو پیگیری کنه
توی قسمت هشت نشون داد که بک سا قلابی توی پرورشگاه نبوده
یعنی ربطی به داستانهای یتیم خونه نداره
احتمالا بک سا واقعی که سایکوعه یه بلایی سر بچه های یتیم خونه آورده چون اون خانواده ای نداشتن که پیگیری کنند و پدربزرگ هم ماستمالی کرده هر جنایتی که اون کرده و بعدشم پدربزرگ دیده این سایکو بزرگ بشه فاجعه میشه پس سر به نیستش کرده
اون صحنه ای که یکی داشت پسربچه رو غرق میکرد اون مرده پدربزرگه بود، همونی بود که مادره روی عکسش نوشیدنی شو پاشید.
و روانشناسه الان اینجاست که اون پرونده رو پیگیری کنه
بچه ها شاید اصلا دیگه برادر دوقلویی درکار نباشه
شاید روانشناسه یکی از اون برادراست و برادر دوقلوشو بک سا واقعی تو بچگی یه بلایی سرش آورده
اینو از اونجایی میگم که همدست اون سایکوعه هرکی که هست یه عزیزشو از دست داده، دیدید توی پیام گفت که هی جو رو هل داده چون میخواسته بک سا بدونه از دست دادن یه عزیز چه حسی داره
در کنار این همه فکت های عالی که گفتین منم میخوام یه چیزایی اضافه کنم
اول اینکه همونطور که میدونین سایکو عه تک فرزنده پس نمیتونه برادر دوقلو داشته باشه
از طرفی تو قسمت ۸ دیدیم که بک سا اون (شوهر هی جو) پیش یه ماهیگیر بزرگ شده و به نظر نمیاد که برادر دو قلو داشته باشه
پس اون دوقلو ها کین؟
فک نمیکنم که سایکو بتونه به تنهایی همه چیز رو مدیریت کنه پس نیاز داره که کمکش کنن هممون فک میکنیم که اون کسی که کمکش میکنه مادرش یا همون اربابشه
اما اگه فقط یه نفر بهش کمک نکنه چی؟ میتونن چند نفر باشن
روانشناسه یه جا گفت که سایکو رو تو بچگی دیده پس امکان هم داره که باهاش دوست شده باشه و بهش کمک کنه(قبل از آتیش سوزی خونه چوبی ماهیگیره هم به اونجا رفته بوده)
و میتونه یکی از اون دو قلو ها روانشناسه باشه
پس اگه فرض کنیم که همه اینا درسته میمونه برادر دوقلو روانشناسه و همچنین به یه هکر هم نیاز دارن
باید الان یه هکر خیلی حرفه ای پیدا کنیم
کسی به ذهنتون نمیاد؟
فک کنم دستیار پارک بهتر از بقیه هک رو بلد باشه (سا اون در اوردن همه اطلاعات رو از دستیار پارک میخواست و احتمال اینکه دستیار پارک هی جو رو پرت کرده باشه زیاده)
و از طرفی میمونه برادر دوقلو روانشناس که باز اینم میتونه دستیار پارک باشه
ولی اینجا یه سوال پیش میاد اینکه هی جو صورت کسی که هلش داد رو دیده و اگه اون دستیار پارک باشه میفهمه پس چرا به سا اون این موضوع رو نمیگه؟
میدونم زیاد بود ممنون که تا اینجا خوندیش
خوشحال میشم اگه بخواین چیزی اضافه کنین یا دلیلی دارین که این حدس هارو نقض کنه بهم بگین تا باهم حرف بزنیم و این سریالو هیجانی تر بکنیم.
خب اگه هی جو یذره شبیه من باشه و گیج باشه، شاید حواسش نبوده و صورت مجرم رو ندیده
شوخی کردم😂
شاید انقدر سریع و غیر منتظره بوده که هی جو ندیدتش
یا شایدم روشو پوشونده یا کلاه کپ داشته
ولی اون زنه که یهو جیغ زد چطور متوجه فرد مشکوکی نشد؟!
گفت یه نفر افتاد
من حتی اولش فکرکردم هی جو پاش مثلا پیچ خورده یا و…. خودش افتاده
وقتی خاطراتشون مرور کرد فهمیدم یکی هلش داده
یا خیلی سرعت عمل داشته مجرم یا یکی از همین کارمندا بوده توی یه لحظه هی جو رو هل داده و سریع خودشو کشیده کنار
ببین تو قسمت هفت سایکو به هی جو پیام میده میگه من هلت ندادم ولی هی جو باور نمیکنه و میگه دروغگو یعنی اون شخصی که هی جو رو هل داده ماسک یا کلاه کپ داشته و هی جو اونو با سایکو اشتباه گرفته. پارک دوجه هم من صحنه هارو دوباره نگاه کردم موقعی که هی جو پرت شد پایین داشت به جمعیت سر و سامون میداد و به نظرم نمیتونه اونی باشه که هی جو رو هل داده
اون عزیزی که گفت روانشناسه و پسره چشاش دورنگه میخان از سااون انتقام بگیرن (اما نمیدونن ادمو اشتباه گرفتن)عجب نظر خفنی دادی منم یه چی اضاف کنم ، اینکه چرا میخان انتقام بگیرن و چرا گفتن بک سااون قاتله فقط بخاطر ماهی و گربه که نیست عجیب تر اینکه پدربزرگه یه بچه رو بخاطر دو تا حیون که نمیکشه حتما اون چند تا یتیم رو بک سااون اصلی به کشتن داده …..نظرتون؟
ولی ببین یه چیزی برای خودم سواله
اگه واقعا روانشناسه بک سا قلابی رو با سایکو اشتباه گرفته باشه، یعنی متوجه خصوصیت بارز بک سا واقعی که چشماش رنگشون متفاوته نشده؟ البته توی خاطرات بچگی بک سا واقعی همه ش ماسک داره! شاید روانشناسه هیچوقت متوجه این نکته نشده چون ماسک داشته
و بنظر منم بک سا اصلی تو بچگی یه بلایی سر بچه های بی پناه یتیم خونه آورده
همه چی زیر سر مادر بک سا هست
که گفت ازت محافظت میکنم
یه بار تو مهمونی روی عکس نوشیدنی ریخت
با شوهرشم خوب نیست چونکه بچه شو عوض کرد
و بک سا سخنگو ک توقسمت های اول ک با خانواده شام میخورد باهاشون تو گارد بوده
الان مادره میخواد موفقیت ها و جایگاه ک سخنگو داره رو بده به سایکو
بچه ها منم فک میکنم دستیار بک سااون پسر دوقلو هست( یهو میبینی بخاطر به شک انداختن بیننده ها منحرف کردن ذهنشون اینطور اتو دادن) و بک سااون اصلی همونی که چشاش دورنگه اگه دقت کردین وقتی عکسشو تو اخبار نشون داد روانشناسه یه جوری نگا کرد که انگار آشناس گمونم یاد همون پسر بچه ماسک داره افتاد و اینکه احتمالا اونچند تا بچه یتیم سا اون اصلی رو دیدن واسه همون سربه نیستشون کردن که کسی نفهمه جای بچه خودشون یکی دیگه رو آوردن. و احتمالا مادره بچشون نجات داده یا بعدش یه جوری فهمیده زندست بخاطر همین اونا خبر دارن جای خاهرا واسه عروسی عوض شده.
بک سا واقعی سخنگو هست
بک سا قلابی سایکوعه که رو گردنش سوختگی داره
همه کارها زیر سر مادر بک ساعه که تو مصاحبه گفت من ازت محافظت میکنم مثل قل
تو تیکه اخر نشون داد ک بک سا اصلی ک روانی باشه رو تو بچگی داشتن تو دریا چه غرق میکردن احتمالا کار پدرش بوده ک نمیخواسته مانع پیشرفتش بشه و موفق نشده بکشدش چرا
چون بک سا که الان جایگیزین شده و پدرش ک توکلبه ماهیگیر زندگی میکردن میان و نجاتش میدن و بزرگ ش میکننو پسر خودشو جای اون میفرسته تا بزرگ بشه و موفق
مادر بک سا هم میخواد زنئگی اصلی پسرش و بهش برگردونه و همه چی زیر سر اونه و اون روانیه گف من حتی بوی بک سا رو میخوام چون تمام عمرش تو ماهیگیری بزرگ شده بو ماهی میده و اینا
روانشناسه هم چون قدیما با هی جو تو یتیم خونه بوده و خونه بک سا نزدیک یتیم خونه بود باهم دوست میشن و الان میخواد ازش احتمالا انتقام بگیره ولی اشتباهی گرفتتش نمیدونه ک جابه جا شدن و میخواد بقیه دوستاشو ک گم شدن پیدا کنه
دست راست دوجه هم بیگناهه شک کردیم بهش
همییین
کم کم داره نگاه های روانشناسه منو نگران میکنه ها رفت رو مخم استرس گرفتم🙄
آخ دقیقا حرف دل منو زدی
طرز رفتار روانپزشکه از اولشم مشکوک بود دقیقا مثل بیماران واقعی خونسرد و سر به زیر و مطمئن. خیلی مشکوک میزنه
یه چیزی به نظر من از همه مشوک تر بود این بود که اون ادمه که چمش هاش رنگ متفاوت داره تو تیکه که تو اسانسور بودن ه همدستش میگه من همه چیز بک سااون رو میخوام حتی بوی که میده و از یه جهت بک سا تقلبی اینقدر متین بود که نیاز نباشه مادرش در رو روی اون قفل کنه به نظر میاد بک سا واقعی کسی که اختلال داره مثل اختلال خشم و اون روانشناسه یک تیکه گفت بچه ای که تو اون خونه زندگی میکنه یک گربه رو کشت که بنظرم اون کسی که به هی جو میگه اونی همون بک سا واقعی هست و یک حادثه مثل اتش سوزی در قدیم رخ داده و اونا فکر میکنن که اون مرده ولی نه اون زنده و الان اومده که همه چیز رو پس بگیره هی جو و بوی که بک سا تقلبی میده و …
کلا از رفتار روانشناسه خصوصا اون صحنه ای که به هی جو گفت تو که میتونی حرف بزنی، اصلا خوشم نیومد یه حالی بود
ولی یه پارادوکسی در موردش هست، یجوری رفتار میکنه که من گاهی باورم میشه نگران هی جو هست اما از طرفی شک دارم که اون هی جو رو هل داده
دوتا نکته باعث شدن که من شکم به پارک دوجه کم بشه
توی قسمت هفت اونجایی که تو بیمارستان پارک دوجه با بک سا حرف زدن، بک سا اشاره کرد که چجوری سایکوعه و همدستش ردشونو توی اردو زدن(گفت پس از طریق موبایل ۴۰۶ردمونو زدن) بنظرم این دیالوگ بی دلیل نبوده کلا یکم شکم به کارمندای بک سا کم شد
از طرفی توی اون تلفن آخر ماهی گیره، پارک دوجه از تماسی که گرفته شد بیخبر بود
این قسمت هشت خیلی شک منو برد سمت روانشناسه اما از طرفی خود بک سا هم بهش گفت نمیدونم دارم اشتباه میکنم یا واقعا این اتفاقات زیر سر توعه!!
همش داشتم میگفتم که چرا انقد توی اینستا همه قفلی زدن روی قسمت ۷ و اصلا هیچکس حواسش به معمای سریال نیست و فقط منم که حوصلهش سر رفته و چرا نظرم انقد با بقیه متفاوته؟ اومدم اینجا دیدم همه مثل خودم فکر میکنن خیلییییی خوشحال شدم 😅 (البته قسمت ۷ از این نظر که تکلیف هیجو و سااون رو مشخص کرد خوب بود)
آره انگار همه منتظر یه کیس بودیم :*
ببین قسمت هفت که خیلی باگ داشت ولی دوست داشتم این عاشقانه ها چاشنی سریاله
ولی مثلا هی جو افتاد هیچ جاش نشکست
یا اون سکانس آخر که رفت شهربازی چطوری از بیمارستان مرخص شد! کار ترخیص رو خود بیماری که سقوط کرده و حتی حموم نمیتونه بره که انجام نمیده، اصلا بیمارستان ها شب مرخص نمیکنند شیفت شب که حسابداری نیست😂ولی چون گوگولی بود و رومنس داشت من چشم پوشی کردم
ولی بچه ها بنظرم شخصیت هی جو انقدرمه که میگید خنگ نیست، واقع گرایانه ست
بنظرم اکثر دخترهای معمولی مثل خودم اگه توی این شرایط بزگ شن اینجوری میشن
یه دختربچه تمام تکیه گاهش مادر و پدرشن، پدری که هیچ تلاشی برای نگه داشتن مادرش نکرده و مادری که همه ش هی جو رو ترسونده،شخصیت افراد توی کودکی و نوجوانی شکل میگیره، هی جو رویا داشته اما نه تنها مشوق نداشته بلکه مادرش نقش مخرب هم داشته
کاری ندارم که بک سا هی جو رو دوست داشته و ازش محافظت میکرده، از دید هی جو نگاه کنید، شوهر؟ کسی که جوری رفتار میکرده انگار هی جو نیست،هی جو تمام مدت فکرمیکرد بک سا عارش میاد اونو همسرش معرفی کنه، کسی که روز عروسی بهش میگه که تو گروگانی و اینا مال تو نیست، کسی که تهدیدش کرد اگه سعی کنه بهش نزدیک بشه و برنامه هاشو خراب کنه بد میبینه!
هی جو حتی وقتی که بک سا ابراز علاقه کرد هم باورش براش سخت بود.
قبول دارم هی جو باهوش نیست اما فشار احساسات، عدم امنیت، نداشتن تکیه گاه باعث میشه که کارایی بکنی که با دودوتا چهارتای آدمای معمولی جور نیست
بعلاوه هی جو خیلی دختر پرتلاشی هست، تونست بدون هیچ پارتی بازی وارد کاخ آبی بشه
درسته که نماد جسارت نیست قهرمان فیلم نیست، اما من شخصیتش رو دوست دارم میتونم درکش کنم.
بستگی داره چجوری به شخصیتش نگاه کنی، چرا میگید تو سری خور؟ چرا نمیگید قلب مهربونی داشته؟ دختربچه ای که بخاطر موقعیت مادرش رویا و حرف زدنو کنار میذاره، انقدر خوش قلب بود که توی بچگی وقتی بک سا به خواهرش تیکه مینداخت هی جو یجور قشنگی به خواهرش منتقل میکرد.
هی جو وقتی که لال شد میتونست منزوی بشه اما راه خودشو پیدا کرد زبان اشاره رو یاد گرفت و با اینکه از نظر مالی تامین بود اما شغل پیدا کرده بود و فعال بود
اتفاقا منم بیشتر با هی جو همزاد پنداری می کنم.
وقتی جلوی حرف زدنتو بگیرن
مواقعی که باید حرف بزنی و از حقت دفاع کنی متاسفانه سکوت می کنی (مثل بچگی هی جو)
ولی اگه بدونی، حتی یه گوش (یه شخص) برای شنیدن حرفات داری، و حس کنی داری شنیده میشی؛ احساس بهتری به خودت پیدا میکنی و برای پیشرفت کردن بیشتر تلاش میکنی.
خانواده جای امنی برای هی جو نبود اما کارش و همکاراش و الانم سائون بیشتر حس مرئی بودن / زنده بودن و حتی زندگی کردنو بهش میدن.
و چقد خوبه آدم دهنش تنها به گفتن حرفای قشنگ باز بشه و اگه هم حرفی برای گفتن نداره صرفا سکوت کنه.
بنظر من که همچنان بک سا واقعی اون سایکو هست، احتمالا هم روانشناسه کمکش میکنه
حالا چجوری سایکوعه و روانشناسه همدست شدن؟ سایکوعه احتمالا بخاطر مشکلات روحی و جرم هایی که انجام داده به روانشناس جنایی مون برخورده و روانشناسه دیده که این سایکوعه یه عقده وکینه بزرگ از بک سا سخنگوی دولت داره و خودشم که از بچگی بک سا رو بعنوان یه سایکو میشناخته پس بک سا قلابی رو با بک سا واقعی که میشناخته اشتباه میگیره و شروع میکنه به تلافی، احتمالا بک سا قلابی توی بچگی یه به یک عزیز روانشناسه آسیب زده که اونم کینه داره.
کلا بنظرم روانشناسه بک سا قلابی رو با سایکو اشتباه گرفته چون رفتارش گارد داره، اونجایی که برای شغل جدید هی جو جمع شده بودن و بک سا گفت هی جو منو شام مهمون کرده دیدید چه گیری داده بود که چرا؟ باید یه دلیلی باشه؟ فکرمیکنه ممکنه بک سای سایکو هی جو رو آزار میده
یا اونجایی که هی جو خواست از ماشین پیاده بشه گفت نرو نمیدونیم چرا یهو حالش اینجوری شده!!
کلا بنظرم به بک سا قلابی به چشم سایکو نگاه میکنه چون خب از بچگی اینجوری میشناختتش
اره تو قسمت هشت بیشتر به روانشناسه شک کردم
فایل ویدیویی که تو خونه قدیمیه پلی شد
و حتی وقتی که به هی جو گفت، انگار یکی دیگه هم هست که میدونه تو حرف میزنی (تا الان فقط سائون و سایکو و شخص دومی که سایکو ازش خط میگیره، میدونن که هی جو حرف میزنه)
و یکی دو بار هم وقتی اسم مجرم اومد صحنه ی بعدی که پلی شد، داشت روان شناسو نشون میداد (معمولا این جوری تو سریالا جواب سوالا رو نشون میدن – صحنه ها رو یه هم مرتبط میکنن)
اونجایی هم که سایه یه مردو نشون دادن که رفت سراغه اون مرده که بک سائون تو بچگی باهاش بود، عین اولین صحنه حضور روان شناس بود که همون جوری رفت سمت دستشویی دادگاه و هی جو رو ترسوند.
حتی قبلشم تو راه بود و جی پی اسو نشون داد (اولین نشونه ی آدم رباعه هم با جی پی اس بود – که یهویی جی پی اس خراب میشد)
یا حتی صحنه آخر که آتیش بود.
آفرینننن👌
چه ریزبینانه! 🤌
مرسی از نکاتی که گفتی💜 باعث شد بیشتر دقت کنم✨
به نظرم بک سااون اصلی اون گروگانگیرست که رو گردنش جای سوختگی داشت و حالا شاید تو گذشته بابای سااون که الان جز کاندیدای ریاست جمهوریه بخاطر اختلالای روانیش و اینکه نمیخواسته به عنوان یه سیاستمدار تقریبا موفق یه بچه روانی داشته باشه بچه هرو ولش کرده و شاید حالا مامان سااون داره به سااون اصلیه کمک میکنه از سااون تقلبی انتقام بگیره و جایگاهشو پس بگیره :))))) (خیلی چرت گفتم:))))))
اینکه مامانه می خواد بک سائون اصلی انتقام بگیره رو موافق نیستم ولی بقیه چیزا رو آره
مامانه دوربین و نگاه کرد و خطاب به سایکو گفت که داره ازش محافظت میکنه تا آروم بگیره
بچه هایی گفتین هی جو خنگ شد واقعیتش هی جو از اولشم خنک بود از بچگی تا اینجاش همیشه بی اعتماد به نفس و تو سری خور بود کلی توانایی داشت کلی رویا داشت اما حتی توی تنهایی خودشم اون اعتماد به نفس کافی واسه رسیدن بهش رو نداشت.
اون شب که گوشی گرونگانگیر رو گرفت به خاطر باهوش بودنش نبود بخاطر غلبه احساسات و موج احساسی مختلف بود و گرنه کدوم ادم عاقلی با گوشی یه دزد زنگ میزنه شوهرشو تهدید میکنه هرچند که همیشه هم میترسید گیر بیفته
بعد بک سا اونم خود هی جو رو دوست داره و حتی گفته بود که ناراحتم که ۴۰۶ تموم شد چون دیگه نمیتونم اون هی جوی پر انرژی و فعال رو ببینم بک سا اون خیلی قبل تر از این ها عاشق هی جو شده بود که بعضیا میگن عاشق دخترای ضعیفه ؛ اگر به برخوردهاشون تو بچگی باهم نگاه کنید اون موقع هی جو هنوز مثل الان نشده بود
اما الان دیگه خودش نیست زندگی مجبورش کرده یه آدم ترسویی که نمیتونی انبوهی از حرفهای رو دلشو به هبچکسی بگه بشه
بعد اکثر سریال ها یه جاهایی افت میکنن دیگه وقتی ۶ قسمت دیدی خوشت اومد بعد دو سه قسمت افت یا غیرمنطقی شدن دراپش نکن بهش فرصت بده
آره و سااون یه بار گفت وقتی بهش نگاه میکنم دنیای پر سر و صدای اطرافم ساکت میشه سو قاعدتا بخاطر ضعیف بودن هی جو عاشقش نشده:)
چرا اینجوری شد😂
من به همه شک دارم
اونجا که هی جو با خبرنگارها یا به قول خودتون روانپزشکی قرار گذاشت به کفشاش دقت کردین؟ اون سکانس که یکی وارد مغازه ماهیگیره شد و دوربین رفت روی کفش ها دقت کردین بازم؟
آره بهش فکر کردم. و حتی اون جایی که بک سائون بهش گفت:« از اون موقع که سر و کلت پیدا شد ، بمب گذاری ها و تهدید ها هم شروع شد». واقعا دید من رو نسبت به این کاراکتر عوض کرد. به نظرم پتانسیل این رو داره که بهش شک کرد و اصلا شاید بر خلاف چهره مثبت و مظلومش داره زیر پوستی یه کارایی میکنه و اصلا شاید همه این اتفاق ها و سناریو ها رو این داره کارگردانی میکنه!
ی طوری بنظر میرسه خواهره نقش منفی نباشه ولی باز مغزم نمی پذیره و فکر میکنم نقش نهایتاااا باید خاکستری باشه وگرنه منفی🤣🤣🤣
از قسمت ۸ متوجه شدم که نویسنده هدفش اینه که مخاطب به پزشکه و دست راست بک سا اون شک کنه
ولی قراره هیچکدوم از اینا نقش منفی نباشن و در آخر سورپرایزمون کنه
یکی از اون برادر دوقلو ها منشی بک سا اونه اون یکی داداش دو قلوعه هم به احتمال خیلی زیاد مرده و حتما خانواده بک سا اون تو مرگش یه دخلی داشتن که این داداشه بخاطر انتقام برادرش اومده دست به یکی کرده با بک سا اون اصلی( دشمن دشمنم همون دوستمه)بخاطر همینم نوشته بودن یک سا اون قاتله و یکی کشته و اینا روی اون گلایی که آوردن
خود بک سا اون اصلی ام که دیگه همه اتون فهمیدید اون سایکو اس که چون تو کله اش به جا مغر شلغم بوده و ردی مدی بوده اون بابا بزرگه میاد عوضش میکنه عین هویج
بک سا اون فیک ام( ددی جذابه و میگم نه اون مغز شلغمیه)فکر کنم پسر همون ماهیگیر اس ولییییی شاید یه رفت و آمدی توی این خونه قدیمه داشته و با بچه های دیگه برخورد داشته
اینم بگم که فکر نکنم سونبه نقش منفی باشه و اتفاقا حس میکنم یه نقشیه برای راه گم کنی که همه شکشون بره رو اون و حس میکنم یکی از اشخاصی که یکی از کلید های این ماجراس و شاید حتی کمک زیادی ام بکنه همین سونبه اس.
احتمالا ام داداش دوقلوئه و بک سا اون اصلی توی آتیش سوزی بودن که اون داداش دوقلوئه میمیره و این مغز شلغمیه زنده میمونه ولی گردنش میسوزه.
خیلی نوشتم میدونم ولی خب گفتم ببینم بقیه نظرشون چیه شاید اشتب میزنم
اگه تا اینجا خوندی خیلی دمت گرم😂❤️
بعد قسمت۸ ک الان دیدمش تصمیم گرفتم دراپ نکنم
کسایی ک بعدا میبینن شاید قسمتای ۵۶و۷حس کنید روند سریال چرت شده
ولی مث من تحمل کنید شایدادامش نظرتونو عوض کرد
مث من
راستی کسی سراستین قرمزو دیده؟سوال دارم
اون خواب اینده بود؟
اونی ک قتلا رو انجام داد بک سا اون واقعیه نه سخنگو
اربابی ک اون پسره داره همین روانشناسس
این دوتا باهم دارن انتقام میگیرن اما از بک سااون اشتباهی
نمیدونن سخنگو عوض شده و بک ساون واقعی نیست
تمام
من قبول دارم که قسمت ۷ خیلی لوس خنگولانه و غیر واقعی بود ولی اصلا از هیجان سریال کم نشد چون مشکل عاشقانه این دوتا حل شد ولی اون معما سریال باقیه و هنوز آذمو به دیدن ادامش ترغیب میکنه حالا یکم اون خنگ بازیا و غیر واقعی بودنای یه قسمت رو ببخشید
حقیقتا دارم از شک و گمانه زنی دیوونه میشم
کل اوپاهای سریال مشکوکن 😐
اشخاص بیمار اسکیزوفرنی خیلی کم پلک میزنن
کمتر از افراد عادی
اگه قسمت هشت رو ببینین احتمالا متوجه میشین سایکو اصلی و بک سااون احتمالی کیه…
چقدر ناراحت کننده،اوایل بچه خوبی به نظر میومد
بنظرم اگ روانشناسها تو این مورد دخیل بود باید میدونست که بک سا الان تو اون خونس و هی جو رو نمیبرد
شاید هم زود برگشت که به بک سا بر نخورن که متاسفانه نشد
اینم حرفیه
شت 😶😶😶
من تازه فهمیدم ۱۲ قسمته💀💀💀😦
🥺🥺🥺
تو ی قسمت بود که آقااااا رفت دراز کشید رو تخت و گفت نکنه میترسی نتونی کنترل کنی بپری رو من😁
آخر قسمت ۷ میفهمیم جمله در مورد خود مستر صدق میکرده🤤😮💨
اون تسبیح من کوووو📿📿📿
دیگه کار از تسبیح گذشته همه این جمع دسته جمعی جهنم میبینمتون😂
به نظرم توی قسمت ۷ بک سا اون هیچی بهش نگفت به خاطر اینکه میخواست خود هی جو اون شجتعن رو پیدا کنه و بیاد باهاش حرف بزنه
نمیخواست هی جو رو تحت فشار قرار بده میخواست هی جو بدون اینکه نیازی به اون تلفن داشته باشه باهاش حرف بزنه
کاش قسمتاش بیشتر بووووود باورم نمیشه چهار قسمت دیگ فقط مونده🥲🚶🏻♀️
قسمت ۸ لینک دانلود مشکل داره مثل اینکه.. دانلود نمیشه با هیچ کیفیتی
بچه ها لطفا دیدگاه های تکراری ندین
بعد ۸ قسمت همه میدونیم بک سا اون واقعی یکی دیگه است و…
اما من حس میکنم بین بک سا اون و اون روانپزشکه یه دوستی ای تو بچگی بوده شاید بک سا اون همون دوستش بوده که گم شده
بنظرم بین پارک دوجه روانپزشکه و بک سااون یه رابطه ای هست که نمیدونم چطوریه
یادته روان پزشکه رفت پرورشگاه زنه بهش گفت یکی از قل های یه دوقلو تو پرورشگاه هم گمشده؟ اقا یه حدس خفن زدم.
اون دست راست بک سااون همون برادر دوقلوش هست. و اون روانیه بک سااون واقعیه.
ولی یه چیزی بک سااون واقعی به یکی پیام داد گفت ارباب و اون بهش گفت سرخود کاری نکن. ارباب کیه؟
روانپزشکه مشکوکه چون اونم مثل مادرش روانشناس جناییه و اون از کجا میدونست هی جو میتونه حرف بزنه؟ و چرا نصف شب دقیقا وقتی سااون رفته بود اون خونه هی جو رو برد اون جا؟
زیردست سااون هم مشکوکه چون سر صحنه هل دادن هی جو اون جا بود و ادرس رو داد به سااون بره خونه قدیمی در حالی که اون روانیه اونجا نبود که ردش رو بزنه اون روانیا کنار رودخونه زندگی میکنه
قسمت ۷ تا زمانی که هی جو بره پیش سااون من میترسیدم یکی از پشت سرش بیاد و تلفن رو بدزده
ولی این قسمت خیلی خوووب بود ……
بنظر منکه قاتل اصلی همون پسر اصلی خانوادس و میخواد از پسره انتقام بگیره…ی حسی بهم میگه همون دست راستش خیلی مشکوکه و وقتی هی جو افتاد توی دره…خیلی نزدیکش بود.لباسشم مشکی بود…ولی وقتی افتاد دیدم که حاشو عوض کرده بود…بنظرم پسر اصلی خانواده زندس..و توی اتیش سوزی زنده مونده ..چون دیدین توی ماشین هم رد سوختکی داشت…روی گردنش…
خلاصه اینکه حدسم واسه قاتل اصلی همون پسر اصلی خانوادس…این پسر دست راسته بک سا هم خیلی مشکوکه…برام…اون پسر روانپزشکه هم بنظرم نقشش منفی نیست..نقشش مثبته
من ی بار بی زیرنویس میبینم…باز ی بار بازیرنویس..بسی جالب و قشنگه
زیرنویس قسمت ۸ هنوز نیومده چرا
دوستان سریال خوب معرفی کنید
سلیقمم
سریالایی مثل
فروشگاه قاتلان
اواز راهزنان
نوکدو
سراستین قرمز
فصل اول کیمیای روح
وینچنزو
قلب سرخ
اجوشیه من
خیلیه دیگ بقیشو نگم
معرفی کنید در ب در دنبال سریالم
سریال عاشقانه ترسناک “هتل دلونا”
یه سریال حقوقی جنایی محشر سریال “مدافع”
اگه سریال مافیایی پلیسی دوس داری سریال “اسم من” و اکشن علشقانه هم “هیلر” و “بی خانمان”
سبک انتقامی “راننده تاکسی” ، عاشقانه هم داشته باشه “گلوری” و “مرد خوب”
از سبک آجوشی من سریال “دفترچه خاطرات رهایی” و سریال “دوز روزانه آفتاب”
سبک تاریخی عاشقانه سریال “ملکه کی” فوق العاده اس البته یه ذره طولانیه، سریال “عشق زیرنورماه” و “رسوایی سونگ کیون کوان” هم از اون معروفان.
اگه ژانر پلیسی هم دوست داری سریال “سیگنال” محشره و اگه تم عاشقانه هم داشته باشه “گل شیطان” اگه تم روانشناسانه ی دارک باشه سریال “موش”
امیدوارم به دردبخوره
خیلی ازت ممنونم وقت گذاشتی جواب دادی
بعضیاشو دیدم بعضیاشو نه
حتمت نگاه میکنم
دستت درد نکنه
من شخصیت هی جو رو خیلی دوست داشتم آنقدر که توی قسمت ۱ و ۲ خفن و با اراده و قوی بود ، اما بعد از قسمت چهار شخصیت هی جو: 😅😭🥺🥰😨 بسیار بسیار آسیب پذیر و لوس و مسخره !! معلوم شد سا اون از دخترای ترسو و لوس و ناز فقط خوشش میاد
نظرتون محترمه ولی من فکر میکنم بعد از سه سال زندگی مشترک به سرد ترین شکل ممکن و بیست و خورده ای سال حرف نزدن و دزدیده شدن و تهدید شدن در عالم واقعیت هر کسی باشه دچار ptsd و اختلال وحشت میشه،سریال هم باید به واقعیت نزدیک باشه یکم،خنده دار بعد از اون همه اتفاق بازم جوری باشه انگار هیچی نشده،البته شما حق دارین اینقدر دختر قوی تو کیدراما نشون دادن عادت کردیم گریه هاشون رو نبینیم
وایییی به نظر شما قسمت ۷ خیلی چرت نبود ؟ جدا به این نتیجه رسیدم که سریال های کره ای وقتی کاپلشون عاشق هم میشن چرت میشن ، و به این نتیجه رسیدم که این از اون سریالاییه که شروعش مثل بمب میترکونه و شاهکاره ولی بعدش چرت میشه دقیقا مثل با شوهرم ازدواج کن ، آخه چقدر احمقانست ببینین دختره همه چی رو پای تلفن لو میده بعدشم پسره با همون تلفن سیاه مخصوص دختره رو پای کوه پیدا میکنه اما دختره انقدر خنگه که نفهمیده که پسره فهمیده و پسره انقدر خنگه که نمیگه که دختره خنگه و …. تازه مکالمات تلفنیشون خیلی مسخره بود ! من خیلی عاشق این سریال بودم چرا قسمت ۷ اینطوری بودددد ؟ نظر شما چیه ؟
موافقم
چرا یهو دختره انقدر خنگ شد
شاید اثر پرت شدن از کوهه