لیو، ارباب یانگ شان، با مردمش با شرارت جنگید تا زمانی که مجروح شد. او که توسط شاهزاده کوی نجات یافت، خاطرات خود را از دست داد و او را با شوهرش اشتباه گرفت. با باز کردن یک مغازه چینی، آنها از دربار حمایت کردند، تا زمانی که هویت فاش شد با راهزنان مبارزه کردند.