خلاصه داستان: داستان درمورد دختریه که بعد قتل عام خاندانش به دست ناپدریش و تصاحب ثروتشون به سختی جون سالم در میبره و برای گرفتن انتقام با فرماندار نظامی شهر قراری میذاره تا در قبال کشتن برادرش به او برای انتقام کمک کنه ولی عشقی ممنوعه بین او و سوژه قتلش شکل میگیره و درست وقتی به لحظه انتقام میرسه با فهمیدن حقیقت اینکه دشمنش در اصل مردیه که عاشقش شده درهم میشکنه باید دید انتخابش در دوراهی بین عشق و انتقام چیه
خلاصه داستان: داستان سریال چینی شمشیر و عشق دربارهی «وانگچوان فوگویی»ه، پسری که از بچگی توی اتحاد “ییچی” آموزش دیده تا قویترین شکارچی اهریمن ها بشه. اما وقتی با «چینگ تونگ»، یه اهریمن عنکبوتی که بهعنوان جاسوس وارد عمارت وانگچوان شده، روبهرو میشه، همهچیز توی نگاهش نسبت به اهریمن ها تغییر میکنه. حضور چینگ تونگ باعث میشه فوگویی دنیای اطرافش رو از زاویهی تازهای ببینه و کمکم به آزادی و صلح واقعی دل ببنده. بعد از گذروندن درد و رنجهای سخت، فوگویی عمارت خانوادگیش رو ترک میکنه و همراه چینگ تونگ راهی سفری میشه که قراره مسیر خودش و سرنوشتش رو برای همیشه عوض کنه.
خلاصه داستان: در یک سازمان اسرارآمیز قاتل، بزرگان بزرگ مسموم می شوند که جرقه شورشی را برمی انگیزد. سو مویو، نگهبان آنها، در حالی که با قاتلان رقیب با هدف به دست گرفتن قدرت مبارزه می کند، به دنبال یک درمانگر می گردد.
خلاصه داستان: داستان دربارهی دو دوست، اون سو و هی سو است که هر دو گذشتهای دردناک دارند. هی سو در جهنم زندگی با همسر خشنش گرفتار شده و اون سو برای نجات او تصمیم به قتل همسرش میگیرد. آنها نقشهای برای کشتنش میکشند و در این راه، مدیرعامل شرکتی به نام جین سو بک متوجه ماجرا شده و به آنها کمک میکند.
خلاصه داستان: کیم یونگ ران از خانوادهای فقیر به عنوان بادیگارد کار میکند. او با رویای یک تغییر بزرگ، با رئیس ثروتمند شرکتی که تنها چند ماهی از عمرش مانده، وارد ازدواج قراردادی میشود. او باید در طول این سه ماه هویت خود را پنهان کند و از دست کسانی که به دنبال ارثیه عظیم رئیس هستند، جان سالم به در ببرد.
خلاصه داستان: یک ویروس ناشناخته ناگهان شهر را فرا میگیرد و مردم یکی یکی به زامبی تبدیل میشوند. گروهی از دانشجویان مجبور میشوند در دانشگاه پناه بگیرند و برای زنده ماندن، متحد شوند. آنها نه تنها با زامبیها روبرو هستند، بلکه باید میان همکلاسیها، خیانت و ترس نیز مبارزه کنند…
خلاصه داستان: شو لینگ لانگ یک دیو مار زیبا است که از طرف استادانش انتخاب میشود تا به دنیای فانی برود و ماموریتی را انجام دهد. در آنجا او با لین هائو ژوان، انسانی فانی آشنا می شود که در حال حل و فصل برخی از کارهای ناتمامش است و…
خلاصه داستان: گو لیو سو، بنیانگذار سختگیر و کمالگرای یک برند جواهرات، بهطور تصادفی شبی را با لو شینگ چن، وارث بیخیال و خوشگذران، میگذراند. روز بعد، با ناباوری میبیند که او منشی شخصیاش شده است! از رقیب تا همکار ناخواسته، درگیری میان آن دو کمکم به احساسی ناگفته تبدیل میشود؛ جایی که استعداد و شیمی میانشان، آنها را بیش از آنچه انتظار داشتند به هم نزدیک میکند.
خلاصه داستان: در دوران سلسه مینگ، خانواده لین شائو چان بدلیل بدنامی پدرش به فساد از هم می پاشد. لین شائو بعد از این اتفاق به یک گروه میپیوندد و در آنجا مهارت های زیادی را فرا میگیرد. سپس او با یک استاد جوان پولدار آشنا میشود و …
خلاصه داستان: “هونگ نا ری” به عنوان یک مهماندار هواپیما مشغول کاره. او مادرش رو سه سال پیش از دست داده و هیچ فامیل نزدیک دیگه ای هم نداره. یک روز وقتی برای سالگرد مادرش به شهرشون برمیگرده بالای قبر مادرش یه مرد جوون رو میبینه و …