خلاصه داستان: داستان درمورد مردیه که از طرف پدربزرگ دختری که اختلال شخصیتی داره مامور میشه برای درمانش هر پنج شخصیت این دختر رو گرفتار عشق کنه اما این وسط یکی از شخصیت ها عجیب دنبال بیرون کردن این مرد از زندگیشه
خلاصه داستان: پلایفون به عنوان مددکار اجتماعی کودکان و زنان فعالیت میکند که با ماوین آشنا می شود. ماوین و مادرش در حال فرار از پدری بدسرپرست هستند و امیدوارند در بنیادی که پلایفون در آن کار می کند سرپناهی پیدا کنند. مادر ماوین به صورت ناگهانی می میرد و پلایفون به تنها تکیه گاه او تبدیل می شود. پلایفون می داند عشق قابلیت گرفتن همه چیز را از او دارد و برای جلوگیری از پشیمانی، تصمیم به ترک ماوین می کند. آیا مسیرهای آنها دوباره به هم خواهد رسید؟
خلاصه داستان: حیات مردی است که زیر بار بدهی های پدر و مادرش قرار دارد. او که هیچ راهی برای بازپرداخت این بدهی های پیدا نمی کند، تصمیم می گیرد تا وارد دنیای آدم ربایی و جنایت شود. اما در همین ایام او یک دختر را از دست یک آدم ربای واقعی نجات می دهد. بعدا معلوم می شود که او وارث یک شرکت بسیار بزرگ است که بسیار مورد تهدید قرار می گیرد. برای همین پدر و مادرش تصمیم می گیرند تا حیات را برای محافظت از این دختر استخدام کنند و در ازای آن بدهی های حیات را پرداخت کنند …
خلاصه داستان: نسخه تایوانی سریال ( تو زیبایی ) محصول کره جنوبی است. درباره یه دختر که به جای برادر دوقلوش مجبور میشه وارد یه گروه موسیقی بشه و از طرفی نباید بزاره که بقیه بفهمن که اون دختره و…
خلاصه داستان: آنونگ ، وارث ، با قاضی ویچای به عنوان همبازی خود مستقر شده است. اما او علی رغم اینکه برای برادرش در نظر گرفته شده است ، برای او سقوط می کند. او سعی می کند قلب خود را در برابر همه شانس ها جلب کند.
خلاصه داستان: هنگامی که دوست طولانی مدت او با همسر یک اوباش درگیر می شود، موئی موافقت می کند که با او ازدواج کند تا امنیت او را تضمین کند، حتی اگر او را دوست نداشته باشد.
خلاصه داستان: دبیرستانی که مدیرش به خاطر مشکلات مالی تصمیم میگیره بخش فرعی رو با بخش اصلی دبیرستان ادغام کنه تا به لحاظ مالی صرفه جویی کرده باشه حالا قراره این دو بخش که باهم دشمنی دارن کنار هم قرار بگیرن و سال آخر درسشون رو شروع کنن باید دید عاقبت مدرسه به کجا کشیده میشه ...
خلاصه داستان: به طور تصادفی ، یک ستاره فوق العاده بزرگ و یک زن جوان که می خواهد نویسنده شود ، در همان خانه ای که عاشق یکدیگر می شوند با هم زندگی می کنند.